شمارهٔ ۸۶ - در مدح صدر اجل ابوالفتوح محمد قوام الدین هنگام مسافرت حج
هزار منت و شکر خدای عز و جل
که سوی صدر خرامید باز صدر اجل
امام مشرق و مغرب قوام دین خدای
ابوالفتوح محمد سپهر مجد دول
گزیده طالع و طلعت ستوده سیرت و طبع
سپر پایه و قدر و ستاره جاه و محل
بگرد مسند او در، طوافگاه امل
بچین ابروی او بر، مصافگاه اجل
ز عرصه حرمش پای حادثه شده لنگ
زدامن شرفش دست نایبه شده شل
شود ز یکنظر او هزار غم راحت
شود ز یکسخن او هزار مشکل حل
نه عقل یک کلمت زو شنیده مستنکر
نه طبع یکحرکت زو بدیده مستقبل
بلطف جان ز تن دشمنان کند بیرون
که خلق او چو گلست و عدوی او چو جعل
سخای بیش ز خواهش عطای بی منت
دو آیتست که در شأن او بود منزل
در ابتدای جوانی ادای این مفروض
عنایتیست بزرگ از خدای عزوجل
ز یمن دولت او دان کزین صفت امسال
شدست بادیه یکسر بمرغزار بدل
چو خط و عارض دلدار شد زسبزه و آب
رهی که بود چو چشم لئیم و تارک کل
ز بس زهاب ببایست اندرو کشتی
زبس گیاه ببایست اندرو منجل
بحوضهای وی انر زلال تر زان آب
که بامدادان بر برگ گل نشیند طل
گرفته طبع صبا اندرو سموم چنان
که گشته مستغنی نرگس اندراو ز بصل
دمد ز خار مغیلان کنون گل خودروی
شود بطعم شکر زین سپس در او حنظل
بصحن بادیه بر کاسه های سر بودی
کنون ز فرش پر مرتع آمد و منهل
رهی که بود در آنراه عافیت از بیم
گرفته همچو بنفشه کلاه زیر بغل
کنون چو نرگس بودند طاس زر بر کف
ز بسکه امن همیزد ندا که لاتوجل
اگر چه رفت بظاهر سه اسبه همچو قلم
بسر برید همی راه بارگاه ازل
تبارک الله ازان کوه شکل ناقه او
زمین نورد و فلک سیر و آسمان هیکل
بگام او بگه پویه صعب گشته ذلول
بپای او بگه سیر سهل گشته جبل
رسنده تر ز قضا و دونده تر ز خیال
جهنده تر زجهان و رونده تر ز مثل
ز کوب زخمش تلها نموده همچو مغاک
ز جرم ضخمش گشته مغاکها چون تل
خجسته طلعت او ازستام او تابان
چنانکه طلعت خورشید از فراز قلل
دو کعبه دیدند امثال حاجیان بعیان
نه آنچنان که دو بیننده دیده احول
یکی است کعبه حجاج و عرضه گاه دعا
یکی است قبله محتاج و تکیه گاه امل
حریم هر دو میادین حرمتست و قبول
یمین هر دو محل میامنست و قبل
دل یکی شده فارغ زعشق آن دومین
چنانکه شد دل آن خالی از منات و هبل
زهی چو روح مجسم بصورت و معنی
زهی چو لطف مصور مفصل و مجمل
نه در تو کبر بمقدار ذرۀ هرگز
نه در تو بخل بمثقال حبۀ خردل
براه دین چو خردنیست در دلت غفلت
بکار خیر چو توفیق نیست در تو کسل
چو گرد کعبه کشیدی تو دایره زطواف
کشیده گشت خطی بر همه خطاوزلل
زخط و دایره کز طواف و سعی کشند
صحیفه حسنات تو گشت پر جدول
مثال کعبه و سعی تو مرکز و پرگار
نشان حلقه و دست تو همچو گوی انکل
سوی مدینه خرامان شده بر اوج شرف
چنانکه چشمۀ خورشید سوی برج حمل
سرای پرده عصمت زده بهر منزل
شده ز حفظ خدا بدرقه بهر مرحل
چنان ز طلعت تو برفروخت آن بقعه
کز آه صبح زد آیینه فلک مصقل
قران علوی خود محترم از این بودست
که چون توئی برسدنزد احمد مرسل
نشان اینسخن آنست کاندران تاریخ
قران ز شرم نکردند مشتری و زحل
تو رفته وامده وز تو کسی نیازرده
همین دلیل تمامست بر قبول عمل
زهی مبارک پی خواجۀ که از فرت
بناب افعی در زهر یافت طعم عسل
سپاس و منت بیحد خدایرا که ترا
نشد بگرد ریا آبروی مستعمل
خدای داند مستغنیم ازین سوگند
که بی حضور شما بود اصفهان مهمل
ز شوق گشته نفسهای ما همه یالیت
ز امید گشته زبانهای ما عسی و لعل
ز شوق طلعت عالیت بر وضیع و شریف
چنان گذشت همی روز و شب که لاتسئل
ز دل نشاط بیکبار گشته بیگانه
ز دیده خواب بیک راه گشته مستأصل
همیشه تا که عرب را بپاید اندر شعر
صفات یار و دیار و حدیث رسم و طلل
بقای مدت عمر تو باد چندانی
که عاجز آید از اعداد آن حروف جمل
نهاده در دل تو روزگار نقطه بسط
کشیده بر سر خصمت زمانه خط بطل
خجسته بادت و لابد خجسته خواهد بود
چنین سفر که مثل بودش آخر و اول
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با ستایش از یک شخصیت بزرگ، که به نظر میرسد امام یا رهبر دینی باشد، خدا را شکر میکند که او را به این مقام رسانده است. به توصیف ویژگیهای این شخصیت میپردازد و او را قوام دین و نماد شرافت و نیکی میخواند. در ادامه، به کرامتها و فضایل او اشاره میکند و میگوید که چگونه وجود او آرامش و امنیت را به جامعه میبخشد. همچنین شاعر به حوادث و تغییرات طبیعی که به برکت وجود او رخ میدهد، اشاره میکند و در نهایت آرزو میکند که عمر این بزرگوار طولانی باشد و سایهاش بر سر مردم باقی بماند.
هوش مصنوعی: بسیار سپاسگزارم از خداوند بزرگ که بار دیگر به قلهی والایی نزدیک شدم و به آن سمت حرکت کردم.
هوش مصنوعی: امام که در هر دو طرف دنیا دارای مقام و منزلت است، رکن اصلی دین خداوند را به دوش میکشد. او کسی است که درخشندگی و شکوهمندی را به زندگی ملت میبخشد.
هوش مصنوعی: انتخابی از ویژگیهای نیکو و ستایشبرانگیز چهره و سرنوشت است که نشاندهندهی شخصیت و خصایص خوب فرد بوده و به او مقام و منزلت بلندی میبخشد. این فرد دارای فضائل و شماری از قابلیتهای برجسته است که باعث میشود در نظر دیگران برجسته و معتبر باشد.
هوش مصنوعی: به دور مسند او بگرد و در جایی که آرزوها جمع میشود، خود را قرار بده و زیبایی ابروی او را در جایی که مرگ آماده میشود، به نمایش بگذار.
هوش مصنوعی: در حریم او، حادثهای باعث شده که پایم آسیب ببیند و نتوانم بهخوبی حرکت کنم. دست من نیز به خاطر بزرگی و شرافت او ضعیف شده و کمتوان شده است.
هوش مصنوعی: با یک نگاه او، هزاران غم برطرف میشود و با یک کلمه از او، هزاران مشکل حل میگردد.
هوش مصنوعی: نه عقل چیزی از او شنیده که قبول کند و نه طبیعت حرکتی از او دیده که انتظار داشته باشد.
هوش مصنوعی: با لطف جان، او دشمنان را از خود دور میکند، زیرا روح او مانند گل زیباست و دشمنانش همچون دلهره و ناراحتی هستند.
هوش مصنوعی: بخشندگی بیشتر از خواسته و بخشش بدون چشمداشت، دو ویژگی هستند که شایسته مقام و منزلت اوست.
هوش مصنوعی: در آغاز جوانی، این نعمت و توجه ویژه از سوی خداوند بزرگ است.
هوش مصنوعی: بخاطر نعمت و موهبت او بدان که به واسطه این ویژگی، امسال بیابان به کلی تغییر کرده و مانند یک مرتع سرسبز شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که چهره و زیبایی معشوق با سبزه و آب آراسته میشود، راهی که برای رسیدن به او وجود دارد، مانند چشمانی بدخواه و تارک زیبنده است.
هوش مصنوعی: به خاطر آبهای بسیار در آنجا، کشتیها باید در آن جا ایستاده بمانند و به دلیل وجود گیاهان زیاد، کارها به زحمت میافتد.
هوش مصنوعی: حوضهای او آبی زلالتر از آبی دارند که صبحگاهان بر روی برگ گل نشسته است.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی، در دل خود غم و رنجی دارد که بهقدری شدید است که باعث شده نرگس، از گلهای دیگر بینیاز و مستقل شود.
هوش مصنوعی: زمانی که خار مغیلان (گیاهی خاردار و تلخ) بو بگیرد و رایحهٔ شیرین و خوشی تولید کند، در نتیجه آن، طعم شکرین به خود میگیرد و سپس در آن تلخی و ناامیدی خواهد بود.
هوش مصنوعی: در دشتهای بیابانی که قبلاً پر از سر و صدای زندگی بود، اکنون با فرشهای سبز و چمنزار پوشیده شده و زندگی به آنجا بازگشته است.
هوش مصنوعی: مسیرهایی که به آرامش و آسایش میرسند، به دلیل ترس و نگرانی، همانند بنفشهای هستند که کلاهی را زیر بغل گرفته است. این توصیف نشاندهندهی احتیاط و دلهره در انتخاب مسیرهای امن و خوشایند است.
هوش مصنوعی: الان که نرگس، گلی زیبا و خاص، به صورت طلای خالص در دست است و از شدت آرامش، صدایی به گوش میرسد که میگوید نترسید و نگران نباشید.
هوش مصنوعی: اگرچه به نظر میرسد که او با سرعت و قدرت زیادی راهی بارگاه ازل شده است، اما حقیقت این است که به آرامی و با دقت تمامی مسیر را پشت سر گذاشته است.
هوش مصنوعی: پاک و رحمت خدا بر کسی که به شکل ناقه، کوهی عظیم است. او در زمین راه میرود و آسمان و فلک را مینوردد.
هوش مصنوعی: قدم او باعث شده است که صخرهها و جادهها سخت و دشوار شوند، اما با حضور او، حتی کوهها و موانع نیز آسان و راحت به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: بهتر و کاملتر از مقدرها و چابکتر از رویاها، سریعتر از دنیای واقعی و پرتحرکتر از هر الگویی هستی.
هوش مصنوعی: ز زخم کوبیدهاش، تپّهای به وجود آمده که مانند گودالی عمیق شده و بر اثر انباشت جرم و آلودگی، این تپّهها به شکل گودالهایی بزرگ درآمدهاند.
هوش مصنوعی: چهره خجسته و نورانی او مانند تابش خورشید در ارتفاعات کوهها درخشان و چشمنواز است.
هوش مصنوعی: دو گروه از حجاج، کعبه را به گونهای متفاوت میبینند. یکی از آنها کعبه را به طور واقعی و واضح مشاهده میکند و دیگری ممکن است در درک خود دچار اشتباه یا نقص شود. این یعنی اینکه هر کس با توجه به نگاه و فهم خود، به حقیقتی متفاوت از آنچه هست، دست مییابد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده است که یک مکان مقدس وجود دارد که همزمان محل تجمع حجاج و جایی برای دعا و نیایش است. همچنین، این مکان به عنوان قبله یا هدفی برای کسانی که در جستجوی خواستههای خود هستند، عمل میکند. بهطور کلی، اشاره به یکتایی و اهمیت آن مکان در زندگی معنوی انسانها دارد.
هوش مصنوعی: حریم هر دو میدان، حرمت و احترام دارد و تایید راستدست در هر دو مکان، نشاندهنده برکت و خوشی است.
هوش مصنوعی: دل یکی شده و دیگر از عشق آن شخص دوم فارغ است، مانند دلی که از محبت و وابستگی خالی شده است.
هوش مصنوعی: به چه نیکویی و زیبایی، تو همچون روحی پر از زندگی هستی که در قالبی مادی و معنوی تجلی یافتهای. تو همچون لطفی هستی که به صورتهای متنوع و گوناگون خود را به نمایش میگذارد و همواره جذاب و دلربا هستی.
هوش مصنوعی: نه در تو غرور به اندازهی یک ذرّه وجود دارد و نه در تو بخیلترین حالت به اندازهی یک دانهی خردل.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر دین و ایمان قدم برمیداری، باید با آگاهی و انگیزه حرکت کنی. اگر غفلت در دل تو راه دارد، باید به کارهای نیکو مشغول شوی. اگر توفیق و کامیابی در درون تو وجود ندارد، نباید ناامید و خسته شوی.
هوش مصنوعی: وقتی که تو مانند دایرهای دور کعبه میچرخانی، این دایره بر روی همه انحرافات و اشتباهات خطی میکشد.
هوش مصنوعی: از خطوط و دایرههایی که مردم در اطراف تو میکشند و تلاش میکنند، ثبت اعمال نیک تو مانند جدولی پر شده است.
هوش مصنوعی: مقصد و هدف تو مانند کعبه است و تلاشهای تو همانند دوایر و مسیرهایی است که حول آن میچرخد. در این میان، دستان تو نقش مهمی را ایفا میکند، همچون گوی که در مدار فعالیتهای تو قرار دارد.
هوش مصنوعی: او با عشوهای دلربا و با وقار به سمت مدینه حرکت کرده است، همانطور که نور خورشید به سوی برج حمل میتابد.
هوش مصنوعی: خانهای که با پردهی عفاف پوشانده شده، به دلیل نگهداری خداوند، برای هر مرحلهای آماده شده و مورد محافظت قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهرهات، آن مکان بهطرز شگفتانگیزی درخشید، گویی که با اشک صبح، آسمان را صیقل میدهد.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به احترام و عظمت شخصیتی اشاره دارد که به نزد پیامبر اسلام، احمد مرسل، میرسد. این شخصیت به گونهای خاص و محترم است که مورد توجه و ارادت قرار میگیرد. در واقع، اینجا به عظمت و مقام بلند فردی اشاره میشود که اهمیت و احترام خاصی در نظر دیگران دارد.
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به این که در تاریخ قرآن، سیارات مشتری و زحل از شرم بروز ندادند و احساس خجالت نکردند. به طور کلی، این متن معنا میدهد که حتی در مواقع حساس و مهم، برخی عناصر طبیعی یا کیهانی هیچ گونه خجالتی از خود نشان نمیدهند.
هوش مصنوعی: تو رفتهای و دیگران به تو نیازی احساس نمیکنند، به همین خاطر تمام کارها و اعمال تو پذیرفته شده است.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که از بلای بزرگ، مانند خطر افعی، به لذت شیرینی و خوشی دست یافته است.
هوش مصنوعی: از خدای بزرگ بسیار سپاسگزارم که تو به وسیله ریا و نیرنگ، آبرو و حیثیتت را از دست ندادهای.
هوش مصنوعی: خدا میداند که ما به این قسم نیاز نداریم، زیرا اصفهان بدون حضور شما بیمحتوا و خالی ارزش است.
هوش مصنوعی: از شادی و شوق، نفسهای ما به تپش درآمده و از امید، زبانهای ما به گفتوگوها مشغول شده است.
هوش مصنوعی: از شوق و زیبایی چهرهات، افراد عادی و برجسته بهگونهای گذر کردند که دیگر هیچ نیازی به سوال کردن نیست.
هوش مصنوعی: از دل شادابی ناگهان دور شده و از دیده خواب دور افتاده و به بن بست رسیدهام.
هوش مصنوعی: همیشه باید به وصف یار و دیار و داستانهای مربوط به آداب و رسوم و زیباییهای آن توجه داشت.
هوش مصنوعی: آرزو میکنم که عمر تو به اندازهای طولانی باشد که حتی شمارش آن با حروف و اعداد نیز ممکن نباشد.
هوش مصنوعی: در دل تو سرنوشت نهفته است و مشکلاتت به خط بطلان کشیده شدهاند؛ زمانه میخواهد به تو نشان دهد که بر روی دشواریهایت تأثیر گذاشته و آنها را بیاعتبار کرده است.
هوش مصنوعی: به تو تبریک میگویم و امیدوارم این سفر که همچون آغاز و انتهای آن خوشایند است، برایت خوشیمن و خوشحالی به دنبال داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واصْبَحْتُ یَوْمَ النَّفْرِ و العیسُ تَرْحَلُ
وَکانَ حُدَی الحادی بِنَا و هُوَ مُعْجِلُ
اُسائِلُ عَنْ سلمی فَهَلْ مِنْ مُخَبِّرٍ
بسانَّ له علماً بها أیْنَ تنزلُ
لَقَد اَفْسَدَتْ حجّی و نُسْکی و عُمرتی
[...]
طمع ندارم ازین پس زخلق جاه و محل
مگر به خالق و دادار خلق عز و جل
حرام را چو ندانستمی همی ز حلال
چو سرو قامت من در حریر بود و حلل
به طبع رفت به زیرم همی جهان جهان
[...]
ایا بجود و بآزادگی بدهر مثل
جهان بکلک تو و کف تو فکنده امل
چگونه رنجه نباشم برنج تو ؟ که مرا
ز نعمت تو بود مغز استخوان بمثل
اگر ز فکرت تو دوش خواب خوش کردم
[...]
ایا چراغ شهان جهان امیر اجل
بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل
بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا
ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل
بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین
[...]
خجسته بادا بر خواجه عمید اجل
خجسته عید رسول خدای عزوجل
عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم
که هم عماد جلالست و هم عمید اجل
اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.