بنگرید این چرخ و استیلای او
بنگرید این دهر و این ابنای او
محنت من از فلک همچون فلک
نیست بیدار مقطع و مبدای او
میدهد ملکی بکمتر جاهلی
هست با من جمله استقصای او
نیست بی صد غصه ازوی شربتی
نیست بی صد خار یک خرمای او
همچو ترکان تنگ چشم آمد فلک
زان بود بر جان من یغمای او
مرد در عالم نه و آبستنست
ای عجب شبهای محنت زای او
می نگردد جز بآب چشم من
این سپهر آسیا آسای او
باش تا از صرصر قهر فنا
بر سرآید دور جان فرسای او
باش تا سهم قیامت بگسلد
چنبر این طارم مینای او
باش تا از موج دریای عدم
آب گیرد مرکز غبرای او
باش تا آرام گیرد عاقبت
جنبش این گنبد خضرای او
تا ز نفخ صور آخر بشکفد
گنبد نیلوفر دروای او
تا شود پژمرده زاسیب قضا
صد هزاران نرگس شهلای او
تا فرود افتد ز تأثیر زوال
آفتاب آسمان پیمای او
هر کجا بینی هنرمندی که هست
گوش گردون پر گهر زانشای او
از میان موج خون آید برون
نکته های نغز جان افزای او
تیره تر از پار مر امسال وی
بدتر از امروز مر فردای او
وای آن کو در هنر سعیی ببرد
وای آن مسکین حقیقت وای او
فضل چون شیر است و خذلانش دهن
علم طاوس است و حرمان پای او
هر که دارد ده درم افزون ترک
بیست مولانا سزد مولای او
صبح کوته عمر ارزان شد که نمود
از گریبانش ید بیضای او
سرو بی بر بود ازان آزاد گشت
یافت خلعت جامه دیبای او
نیشکر زو با هزاران بند ماند
شکرش نشکست هم صفرای او
مشتری گر طیلسان دارد چه سود
هندوئی بنشسته بر بالای او
ور عطارد خامه دارد چه شد
زیر پای مطربی شد جای او
بلبل اینک مفرش از گل ساختست
ورچه صد لحن است در آوای او
پیشه صید ار بدان آموخت باز
تا شود دست شهان ملجای او
لاجرم باشد همیشه گرسنه
دوخته هم نرگس بینای او
طوطی از منطق اگر دم میزند
شد حصار آهنین مأوای او
شد خروس سرد مولع تر زبان
گشته تاج او هم از اعضای او
هر که او را هست معنی کمترک
بیش بینم لاف ما و مای او
ماکیان را از برای خایه
بنگر آن آشوب و آن غوغای او
وانگهی می بین صدف را گشته گنگ
پیش چندین لؤلؤ لالای او
رو بخر طبلی و بشکن این قلم
نه عطارد رست و نه جوزای او
هر که او زد چنگ در نی داشتن
باد پیماید همیشه نای او
صبح چون حق گفت خورشید اندرو
میکشد تیغ ارچه کرد احیای او
ابر کتمان کرده حق آفتاب
میکشد قوس قزح طغرای او
شد عروس طبع من پیر ایدریغ
نیست کس را در جهان پروای او
گرچه بودم پیش ازین از دور چرخ
همچنو سرگشته از ایذای او
چون شهاب الدین نظر بر من فکند
نام من بردن بود یارای او؟
آنکه در آیینه گردون ندید
جز ز عکس او کسی همتای او
آنکه طوطی خرد جوید همی
وجه قوت از نطق شکرخای او
مهر یک ذره است از آثار او
چرخ یک قطره است از دریای او
ساخت دولت از پی دفع گزند
خال عارض مهره زیبای او
ملک چون دریاست از روی صفت
ذات پاکش عنبر سارای او
هست همچون نافه صحرای جهان
اوست مشک خوش دم بویای او
در دل و دیده سویدا و سواد
نقطه از نسخت سیمای او
زانکه اندر دولت و دین مقتداست
شد مفوض ملک و دین بر رای او
در جهان هر جا که صاحب معنییست
شد مقیم درگه والای او
چرخرا یکروزه خرج جوداوست
حاصل من ذلک و منهای او
از لطافت روح را ماند همی
عقل دیوانه است در سودای او
ایمن آبادست و باشد تا ابد
از حوادث حضرت والای او
پیش آن دست و دل گوهر فشان
بحر و کان هر دو شده رسوای او
هست در جلوه بنات فکر من
نیست کابینش مگر اصغای او
جان فزاید زین سخن زیرا که هست
جزءهای روح در اجزای او
تا درین موسم بود حجاج را
قصد سوی کعبه و بطحای او
روزگار او سراسر عید باد
وندرو قربان شده اعدای او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف تأثیرات چرخ و فلک و مشکلاتی که در زندگی انسانها وجود دارد، میپردازد. او به ناامیدیها و غصههایی که از سرنوشت و قضا و قدر ناشی میشود اشاره میکند و بیان میدارد که در دنیای این اشکال، هنر و استعدادها ممکن است نادیده گرفته شوند. شاعر به تضاد بین خوشی و غم، و تلاش انسانها برای رسیدن به سعادت و حقیقت میپردازد و در نهایت، امید دارد که روزگاری بهتر به وجود بیاید و انسانها از زنجیرهای غصه و محدودیتها آزاد شوند. در این راستا، او بر اهمیت معنویت و روحیه انسانی تأکید میکند و بر این باور است که همه چیز از معانی عمیق و الهی سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: به این آسمان و تسلط آن توجه کنید و به این دوران و انسانهای آن نیز دقت کنید.
هوش مصنوعی: عذاب و رنج من از آسمان مانند خود آسمان نیست؛ زیرا آسمان مقطعی دارد و من آغاز و پایانی ندارم.
هوش مصنوعی: کسی که کمتر از من جاهل باشد، میتواند به راحتی از من بهرهمند شود و از knowledge و دانشی که دارم استفاده کند.
هوش مصنوعی: زندگی بدون غم و غصه امکانپذیر نیست و در هر طعمی از خوشی، تلخیهایی هم وجود دارد. مانند شربتی که بدون غم نیست و یا خرمایی که حتی در لذت آن، خارهایی هم وجود دارد.
هوش مصنوعی: آسمان مانند ترکان چشمتنگ و حسود شده است و این وضعیت به خاطر آن است که زندگیام به دست او گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: مرد در این دنیا در حال پیشرفت و تلاش است، جای شگفتی نیست که شبهای پر از رنج و درد را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: این جهان فقط با اشکهای من به خود مینگرد و هیچ چیز دیگری نمیتواند به زیبایی یا اهمیت آن باشد.
هوش مصنوعی: بگذار تا طوفان و بلای نابودی به پایان برسد و این روح خسته و رنجور از شر آن نجات پیدا کند.
هوش مصنوعی: بگذار تا روز قیامت به هم بریزد و این دایره زیبای زندگی او شکسته شود.
هوش مصنوعی: منتظر بمان تا از عمق وجود عدم، مرکز اصلی وجود او به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: صبرکن تا در نهایت، حرکت و تکان این دنیای سبز به آرامش برسد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نوا و صداهایی که در آخرالزمان به گوش خواهد رسید، به وجود بیاید، گل نیلوفر در سرزمین او شکوفا خواهد شد.
هوش مصنوعی: خوشبختی و زیبایی زندگی، به خاطر حوادثی که پیش میآید، میتواند زود از بین برود و به طور ناگهانی، بهترینها به آسیب و نقصان دچار شوند.
هوش مصنوعی: برای اینکه تأثیرهای ناشی از غروب آفتاب بر آسمان زیبا و گسترده او کم شود.
هوش مصنوعی: هر جا که هنرمندی را ببینی، بدان که آسمان پر از ستارههای ارزشمند به خاطر اوست.
هوش مصنوعی: از دل دریاهای طوفانی و خونی، نکات زیبا و روحافزایی بیرون میآید.
هوش مصنوعی: امسال وضعیت خیلی بدی داریم و فردا هم وضعیت بدتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: تاسف بر کسی که در تلاش برای هنر است، و چه بدبختی است او که از حقیقت بیخبر است.
هوش مصنوعی: فضل مانند شیر است و نداشتن آن مانند دهن طاوس است، و محرومیت از فضل به اندازه پای آن است.
هوش مصنوعی: هر کسی که ده درهمش بیشتر است، شایسته است که مولایش بیست درهم داشته باشد.
هوش مصنوعی: صبح که زودگذر و کوتاه عمر است، ناگهان روشنایی و جمال او مانند نور خیرهکنندهای از جلوهاش آشکار شد.
هوش مصنوعی: سرو بدون برگ از آن آزاد شد و لباس ابریشمی او را یافت.
هوش مصنوعی: شکر از نیشکر به وجود میآید و هرگز نمیشکند، حتی اگر در شرایط دشواری باشد. این نشان میدهد که ارزشها و صفات خوب، حتی در سختترین شرایط نیز پابرجا میمانند.
هوش مصنوعی: اگر مشتری لباس زیبایی بپوشد، چه فایدهای دارد که یک هندو بر روی او نشسته باشد؟
هوش مصنوعی: اگر عطارد (سیاره ای که به عنوان نماد نوشتن و هنر شناخته میشود) قلمی داشته باشد، چه اتفاقی میافتد که به زیر پای هنرمند (مطرب) میافتد و در آنجا جا میگیرد؟
هوش مصنوعی: بلبل اکنون در جایی که نشسته، با گلها خود را زینت کرده است و در صدای او، آهنگهای زیبایی به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: اگر شکارچی توانسته باشد که پرنده شکاری را به خوبی آموزش دهد، آن گاه دست شاهان و فرمانروایان به او پناه خواهد برد.
هوش مصنوعی: بنابراین، همیشه باید گرسنه بماند، زیرا چشمان نرگسگونهاش او را میبیند.
هوش مصنوعی: طوطی اگر از منطق و سخنوری صحبت کند، در واقع خود را در زندان آهنی trapped میکند و نمیتواند آزادانه پرواز کند.
هوش مصنوعی: خروس در حالتی سرد و بیعلاقه قرار گرفته و زبان او هم به شکل تاجی از اعضای بدنش درآمده است.
هوش مصنوعی: هرکس که مفهوم را کمتر درک کند، من بیش از او را بر خود راضی میبینم و در این حالت، از خودم و او به طور اغراقآمیز سخن میگویم.
هوش مصنوعی: نگاه کن به هیاهو و آشوب ماکیان هنگام جفتگیری؛ این حالت آنها نشاندهندهی شور و شوقشان است.
هوش مصنوعی: سپس مشاهده کن که صدف، در میان بسیاری از مرواریدها، به حالت خاموشی و سکوت درآمده است.
هوش مصنوعی: به دنبال خرید ساز، به ویژه طبل، باش و این قلم را بشکن؛ نه عطارد به اوج خود رسیده و نه جوزا را در برمیگیرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که با نغمه و موسیقی آشنایی پیدا کند، همیشه از صدا و آواز خود بهرهمند خواهد شد.
هوش مصنوعی: صبح که حق، حقیقت را آشکار میسازد، خورشید به گونهای میدرخشد که گویی شمشیری را از نیام بیرون کشیده است، هرچند که این درخشش نشاندهنده زندگی و احیای آن است.
هوش مصنوعی: ابر به طور پنهانی نور آفتاب را میپوشاند و در نتیجه رنگین کمان زیبایی که نماد قدرت و عظمت اوست به وجود میآید.
هوش مصنوعی: عشق و اندیشهام به مانند عروسی است که به زیبایی خود میبالد، اما هیچکس در این دنیا بهاندازه من به او اهمیت نمیدهد.
هوش مصنوعی: هرچند که قبل از این، از دور روزگار مانند کسی سرگردان بودم که از اذیت و ناراحتی او رنج میبردم.
هوش مصنوعی: وقتی شهابالدین به من نگاه کرد، آیا برای او امکان داشت که نام من را ببرد؟
هوش مصنوعی: کسی که در دنیای هستی جز تصویر خود را نمیبیند، هیچ همتایی ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی دانش و حکمت است، از کلام شیرین و دلنشین فرهیختگان بهره میبرد و قوت خود را از آن میگیرد.
هوش مصنوعی: عشق و محبتی که در دلها وجود دارد، تنها بخشی کوچک از عظمت و زیباییهای خداوند است. همچنین، دنیا و آفرینش به اندازهای کوچک و ناچیز است که تنها یک قطره از دریا محسوب میشود، و این دریا نشاندهنده وسعت و بیکرانی ویژگیهای الهی است.
هوش مصنوعی: دولت و حکومت در برابر خطرات، به خاطر زیبایی و جذابیت خاصی که او دارد، شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: ملک مانند دریا است و از ویژگیهای ذات پاک او به وجود آمده است، عطر دلانگیزی دارد که مانند عنبر فواحش است.
هوش مصنوعی: او مانند مشک گرانبهایی است که در بیابان وجود دارد و بوی خوشش تمام جهان را پر کرده است.
هوش مصنوعی: در دل و فکر من سیاهی و تاریکی وجود دارد و تنها یک نقطه از زیبایی او در نظر میآید.
هوش مصنوعی: زیرا که او در قدرت و دین الگویی است و امور کشور و دین به اراده او واگذار شده است.
هوش مصنوعی: هر جا که افرادی با معانی و درک عمیق وجود دارند، در واقع در نزدیکی مقام والای او قرار دارند.
هوش مصنوعی: روزگار به اندازه یک روز، خرج سخاوت من را میسازد و نتیجهاش این است که من از آن چه دارم، کم میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که روح دارای لطافتی است که عقل را به مانند یک دیوانه در آرزوی او به حالت بیتابی درآورده است. یعنی در جستجوی روح، عقل به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و نمیتواند آرامش داشته باشد.
هوش مصنوعی: این سرزمین در امنیت خواهد بود و تا همیشه از خطرات محفوظ میماند، به خاطر عظمت و بزرگی او.
هوش مصنوعی: در برابر آن دست و دل که با جواهرات خود میدرخشد، هم دریا و هم معدن مسکوت شدهاند و شرمندهاش شدهاند.
هوش مصنوعی: جلوههای زیبای دختران وجود دارد، اما هیچکدام از آنها برای من ارزش ندارد مگر اینکه نظر او بر من بیافتد.
هوش مصنوعی: این سخن سبب افزایش جان و روح انسان میشود، چون هر جز از وجود او در ارتباط با اجزای روح و زندگیاش است.
هوش مصنوعی: در این فصل، حجاج به سمت کعبه و منطقه بطحاء میروند.
هوش مصنوعی: زمان او همیشه شاد و خوش بود و دشمنانش فدای او شدند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روی عالم پر شد از غوغای او
خلق را از حد بشد سودای او
ای بمرده هر چه جان در پای او
هر چه گوهر غرقه در دریای او
آتش عشقش خدایی میکند
ای خدا هیهای او هیهای او
جبرئیل و صد چو او گر سر کشد
[...]
رشک یوسف طلعت زیبای او
چون زلیخا عالمی شیدای او
هر دو ع ا لم گشته است اجزای او
برتر از کون و مکان مأوای او
تن ولی چفسیده بر پاهای او
پایهای آسمان پیمای او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.