گنجور

 
جهان ملک خاتون

رخ را ز من خسته نهان می دارد

صحبت همه شب با دگران می دارد

من ترک غم عشق تو نتوانم گفت

زان رو که تعلّقم به جان می دارد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode