گنجور

 
جهان ملک خاتون

با ندیمان خوش و صحبت یاران لطیف

خوش بود دامن صحرا و دف و چنگ و رباب

به وصال خودم ار یار دمی بنوازد

کنم از آتش سینه جگر خویش کباب

 
sunny dark_mode