گنجور

 
۱

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۳۴

 

آنگهی گنجور مشک آمار کرد

تا مرو را زان بدان بیدار کرد

رودکی
 
۲

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۲

 

... کلید در گنج آراسته

به گنجور او داد با خواسته

همه پهلوانان لشکرش را ...

فردوسی
 
۳

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

... بزرگان کدامند و دستور کیست

چه مایستشان گنج و گنجور کیست

فرستاده گفت آنکه روشن بهار ...

... چو شاه یمن سرو دستورشان

چو پیروز گرشاسپ گنجورشان

شمار در گنجها ناپدید ...

فردوسی
 
۴

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۷

 

... به جای آمد و این بود نیک فال

بیامد سیه چشم گنجور شاه

که بود اندر آن کار دستور شاه ...

فردوسی
 
۵

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۷

 

... غلامان و پیلان آراسته

برید این به گنجور دستان دهید

به نام مه کابلستان دهید ...

فردوسی
 
۶

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱

 

... به جای درم زر و گوهر دهیم

سپاسی ز گنجور بر سر نهیم

ببخشود کاووس و بنواختشان ...

فردوسی
 
۷

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۴

 

... همان افسر و طوق زرین کمر

ز دستور گنجور بستد کلید

همه کاخ و میدان درم گسترید ...

فردوسی
 
۸

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۲

 

... بیاورد و بنشاند بر جای خویش

ز گنجور تاج کیان خواست پیش

ببوسید و بنهاد بر سرش تاج ...

فردوسی
 
۹

فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱

 

... تو در پادشاهیش گردن فراز

ز دستور و گنجور و از تاج و تخت

ز کمی و بیشی و از ناز و بخت ...

فردوسی
 
۱۰

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۷

 

... فرستاده نزدیک گشتاسپ برد

یکایک به گنجور او برشمرد

ابا این بسی آفرین گسترید ...

فردوسی
 
۱۱

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۴

 

... چو مردی که بیهوش گردد به خواب

ز گنجور خود جامه نو بجست

به آب اندر آمد سر و تن بشست ...

فردوسی
 
۱۲

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹

 

... که شاه سرافراز را در خورست

بگوید به گنجور تا خواسته

ببیند همه کلبه آراسته ...

فردوسی
 
۱۳

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۱

 

... زواره بفرمود تا هرچ گفت

بیاورد گنجور او از نهفت

چو رستم سلیح نبردش بدید ...

فردوسی
 
۱۴

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۷

 

... کنم بار بر بارگیهای خویش

به گنجور ده تا براند ز پیش

برابر همی با تو آیم به راه ...

فردوسی
 
۱۵

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۱

 

... همه پاک رستم به بهمن سپرد

برنده به گنجور او بر شمرد

تهمتن بیامد دو منزل به راه ...

فردوسی
 
۱۶

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۲

 

... هم اندر زمان پای کردش به بند

ز دستور و گنجور نشنید پند

ز ایوان دستان سام سوار ...

فردوسی
 
۱۷

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳

 

... سقف خوب رخ را به دارا سپرد

گهرها به گنجور او برشمرد

ازان پس بران رزمگه بس نماند ...

فردوسی
 
۱۸

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۸

 

... همی رفت با او دو دستور اوی

که دستور بودند و گنجور اوی

مهین بر چپ و ماهیارش به راست ...

فردوسی
 
۱۹

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲

 

... بفرمود تا جامه و سیم و زر

بیاورد گنجور جامی گهر

به دانا سپردند و داننده گفت ...

فردوسی
 
۲۰

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

... بهر پی که برداشت قیصر ز راه

همی ریخت دینار گنجور شاه

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۴