گنجور

 
۱

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۳۸

 

در تکیه قلندران چو بنگم دادند

در کاسه بجای لوت سنگم دادند ...

ابوسعید ابوالخیر
 
۲

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۹۹

 

تا مدرسه و مناره ویران نشود

این کار قلندری به سامان نشود

تا ایمان کفر و کفر ایمان نشود ...

ابوسعید ابوالخیر
 
۳

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۱۱

 

... بر بربط ما نه زیر ماندست و نه بم

تا کی گویی قلندری و غم و غم

ابوسعید ابوالخیر
 
۴

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۵۰

 

مو آن رندم که نامم بی قلندر

نه خان دیرم نه مان دیرم نه لنگر ...

باباطاهر
 
۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

... پیش آر صلیب و زود بربند زنار

اکنون که همی قلندری جویی یار

مردانه بزی و از کسی باک مدار

مسعود سعد سلمان
 
۶

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲

 

تا راه قلندری نپویی نشود

رخساره به خون دل نشویی نشود ...

خیام
 
۷

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳

 

... می هم ز کف بتان خرگاهی به

مستی و قلندری و گمراهی به

یک جرعه می ز ماه تا ماهی به

خیام
 
۸

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۹۶

 

جز راه قلندران میخانه مپوی

جز باده و جز سماع و جز یار مجوی ...

خیام
 
۹

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۳۵۹

 

... گفتا شگفت باشد بر ماه گلستان

گفتم رخ تو راه قلندر به من نمود

گفتا که ماه راه نماید به کاروان ...

امیر معزی
 
۱۰

امیر معزی » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

... من پر ز بیم او چو کبوتر همی زنم

بر سیرت قلندریانم ز بیم آنک

مستم ز عشق و راه قلندر همی زنم

لیکن مرا کسی نشناسد قلندری

چون پیش صدر دنیا ساغر همی زنم ...

امیر معزی
 
۱۱

امیر معزی » مسمط

 

... ای صنم چنگ زن چنگ سبک تر بزن

پرده مستان بدر راه قلندر بزن

لشکر صبح آمدند میکده را در بزن ...

امیر معزی
 
۱۲

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

... خاک ره باید شمردن دولت پرویز را

دین زردشتی و آیین قلندر چند چند

توشه باید ساختن مر راه جان آویز را ...

سنایی
 
۱۳

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

در کوی ما که مسکن خوبان سعتری ست

از باقیات مردان پیری قلندری ست

پیری که از مقام منیت تنش جداست ...

سنایی
 
۱۴

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳

 

معشوق مرا ره قلندر زد

زان راه به جانم آتش اندر زد ...

سنایی
 
۱۵

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳

 

... بوسه ای ده زان لب نوش ای پسر

چنگ بستان و قلندروار زن

تا به جان باز آورم هوش ای پسر ...

سنایی
 
۱۶

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۶

 

بسته یار قلندر مانده ام

زان دو چشمش مست و کافر مانده ام ...

سنایی
 
۱۷

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲

 

... دل در خود و در جهان چه بندیم

آن به که یکی قلندری وار

می گیریم ار چه دانشمندیم ...

سنایی
 
۱۸

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

... احرام گرفته در وفاییم

در کوی قلندری و تجرید

در کم زدن اوفتاده ماییم ...

سنایی
 
۱۹

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

... یک مر صلاح را مگر ما

در ره روش قلندر آریم

چون مرکب عاشقی به معنی ...

سنایی
 
۲۰

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

... برخیز ای سنایی باده بخواه و چنگ

اینست دین ما و طریق قلندری

مرد آن بود که داند هر جای رای خویش ...

سنایی
 
 
۱
۲
۳
۲۲
sunny dark_mode