تا عشق توام بدرقه راه حجاز است
اندر حرم وصل دلم محرم راز است
احرام در دوست چو از صدق ببستیم
در هر قدمی کعبه صد گونه نیاز است
عمریست که از آتش سودای تو چون شمع
کار دل آشفته من سوز و گداز است
نزدیک محبان ره کعبه دو سه گام است
کوته نظر است آنکه بگوید که دراز است
عشقست که در کسوت هر عاشق و معشوق
گه اصل نیاز است و گهی مایه ناز است
تا سلطنت عشق شود ظاهر و پیدا
آفاق پر از قصه گیسوی دراز است
من بنده ندارم هنری در خور شه لیک
از روی کرم شاه جهان بنده نواز است
عشاق نوا چون ز در دوست بیابند
در جان حسین آرزوی عزم حجاز است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس عمیق عشق و دلبستگی به محبوب میپردازد. شاعر با اشاره به مسیر عشق که به کعبه، نماد جاودانگی و حقیقت، منتهی میشود، نشان میدهد که عشق واقعی نیازمند صدق و ارادت است. در طول عمر، دل شاعر در آتش عشق میسوزد و زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد. او تأکید میکند که فاصله بین عاشق و معشوق کوتاه است و عشق میتواند در هر دو حالت نیاز و ناز ظهور کند. نهایتاً، شاعر به دور افتادگی خود از قدرت و هنری در خور توجه اشاره میکند، اما بر مهربانی و عطوفت محبوب تأکید میورزد. در انتها، او نام حسین را به عنوان نماد عزم و اراده در این راه یاد میکند.
هوش مصنوعی: تا وقتی که عشق تو همراه من است، سفر به سرزمین مقدس برای من آسان و خوشایند است و در کنار تو، احساس نزدیکی و ارتباطی عمیق دارم که هر راز و رازی را میتوانم با تو در میان بگذارم.
هوش مصنوعی: وقتی با صداقت در عشق به دوست آغوش میگشاییم، در هر گاممان به سوی کعبه، نیازهای متفاوت و گوناگونی وجود دارد.
هوش مصنوعی: سالهاست که به خاطر عشق تو، قلبم مثل شمع در آتش میسوزد و میسوزد.
هوش مصنوعی: نزدیک بودن به عزیزان و محبوبان مانند رسیدن به کعبه، چند قدم بیشتر فاصله ندارد. کسی که بگوید این راه طولانی است، دیدگاه محدودی دارد.
هوش مصنوعی: عشق در زندگی هر عاشق و معشوق گاهی به عنوان نیاز اصلی و گاهی به عنوان منبع ناز و زیبایی خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق به وضوح و آشکارا حکومت کند، جهان پر از داستانهای موهای بلند است.
هوش مصنوعی: من هیچ هنری ندارم که شایسته مقام پادشاه باشد، اما او به من لطف دارد و به عنوان بنده به من به خوبی رفتار میکند.
هوش مصنوعی: عشاق وقتی صدای نوا را از در دوست بشنوند، در دلشان آرزوی سفر به حجاز و زیارت حسین به وجود میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است؟
کز زخمهٔ آن نه فلک اندر تک و تاز است
آورد به یک زخمه، جهان را همه، در رقص
خود جان و جهان نغمهٔ آن پردهنواز است
عالم چو صدایی است ازین پرده، که داند
[...]
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
خُمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت، نه مجاز است
از وی همه مستی و غرور است و تکبر
[...]
المنة لله که در میکده باز است
زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند ز مستی
و آن می که در آنجاست حقیقت نه مجاز است
از وی همه مستی و غرورست و تکبر
[...]
تا کوثر و فردوس ره دور و دراز است
وان عیش غنیمت که در میکده باز است
از ناز مران رخش پی قبل که هر سو
بر خاک ره افتاده سر اهل نیاز است
بنگر به حباب می گلرنگ که در دور
[...]
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهٔ عشق مجاز است
در عشق اگر بادیهای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
سد بلعجبی هست همه لازمه عشق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.