گنجور

 
هجویری

بدان که امت -کثّرهم اللّه- مجتمع‌اند بر آن که پیغامبر را -علیه السّلام- گروهی بوده‌اند از صحابه -رضوان اللّه علیهم اجمعین- که اندر مسجد وی ملازم بودند و مهیّا مر عبادت را و دست از دنیا بداشته بودند و از کسب اعراض کرده بودند،و خدای -عَزَّ و جلَّ- از برای ایشان را با پیغمبر -علیه السّلام- عتاب کرد، عَزَّ مِنْ قائلٍ: «ولاتَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ ربَّهم بِالغَدوةِ والعَشیِّ... الآیه (۵۲/الانعام)». و کتاب خدای -عزّ و جلّ- به فضایل ایشان ناطق است و پیغمبر را -علیه السّلام- اندر مناقب ایشان اخبار بسیار که به ما رسیده است اندر ذکر ایشان، -رَضِيَ اللّه عنهم اجمعین- و ما طرفی اندر مقدّمهٔ این کتاب گفته‌ایم.

ابن عباس رضی اللّه عنه روایت کند از پیغمبر، علیه السّلام: «وقفَ رسولُ اللّهِ صلَّی اللّهُ علیه و سلّم علی اصحابِ الصّفَّةِ، فرأی فقرَهم وجُهْدَهُم و طیبَ قُلُوبِهم، فقال: اَبشروا یا اصحابَ الصّفَّة، فمَن بقی مِنْ أَمَّتی علی النَّعْتِ الّذی أَنْتُم علیه راضیاً بمافیه، فانّه من رفقائی فی الجنَّةِ.»

معنی این خبر آن بود که: «چون پیغمبر علیه السّلام بر ایشان برگذشت و مر ایشان را بدید باستاد و خرمی دل ایشان اندر فقر و مجاهدت بدید، گفت: بشارت مر شما را و آن که از پس شما بیایند به صفت شما و اندر فقر خود راضی باشند، ایشان نیز از رفیقان من‌اند اندر بهشت.»

عددهم، از ایشان:

۱- یکی منادی حضرت جبار و گزیدهٔ محمد مختار، بِلال بن ریاح، رضی اللّه عنه.

۲- و دیگر، دوست خداوند داور، و محرم احوال پیامبر، ابوعبداللّه سلمان الفارسی، رضی اللّه عنه

۳- و دیگر، سرهنگ مهاجر و انصار، و متوجه خداوند غفار، ابوعُبیدة عامربن عبداللّه الجرّاح، رضی اللّه عنه

۴- ودیگر، گزیدهٔ اصحاب و زینت ارباب، ابوالیَقظان عمّار بن یاسر، رضی اللّه عنه

۵- و دیگر، گنج علم و خزینهٔ حلم، ابومسعود عبداللّه بن مسعود الهُذَلی، رضی اللّه عنه

۶- و دیگر، متمسک درگاه حرمت و پاک از عیب و آفت، عُتْبة بن مسعود، برادر عبداللّه، رضی اللّه عنه

۷- و دیگر، سالک طریق عزلت، و مُعرض از عصایب زلّت، المقداد بن الاسود، رَضِيَ اللّه عنه

۸- و دیگر، راعی مقام تقوی، و راضی به بلا و بلوی، خباب بن الأَرَتّ، رضی اللّه عنه

۹- و دیگر قاصد درگاه رضا و طالب لقا اندر بقا، صُهَیب بن سنان، رضی اللّه عنه

۱۰- و دیگر، دُرج سعادت، و بحر قناعت عتبة بن غَزْوان، رضی اللّه عنه

۱۱- و دیگر برادر فاروق و مُعرض از کونین و مخلوق، زید بن الخطّاب، رضی اللّه عنه

۱۲- و دیگر، خداوند مجاهدات، اندر طلب مشاهدات، ابوکَبْشَه، مولی پیغمبر، رضی اللّه عنه

۱۳- و دیگر، عزیز تائب و از کل به حق آیب، ابوالمَرْثد کنّازبن الحُصَین غنویّ، رضی اللّه عنه

۱۴- و دیگر، عامر طریق تواضع و سپرندهٔ محجّهٔ تقاطع، سالم، مولی ابی حُذَیفة، رضی اللّه عنه

۱۵- و دیگر، خائف از عقوبت و هارب از مخالفت، عُکّاشة بن المِحْصَن، رَضِيَ اللّه عنه

۱۶- و دیگر، زین مهاجر و انصار و سید بنی قار، مسعود بن ربیع القاری، رضی اللّه عنه

۱۷- و دیگر، حافظ انفاس پیغامبر و مر جملهٔ خیرات را در، عبداللّه عمر، رضی اللّه عنه

۱۸- و دیگر اندر زهد مانندهٔ عیسی و اندر شوق به درجهٔ موسی، ابوذرّ جُندب بن جُنادة الغفاری، رضی اللّه عنه

۱۹- و دیگر، اندر استقامت مقیم و مر اصحاب را خادم و ندیم، صَفْوان ابن بیضاء، رضی اللّه عنه

۲۰- و دیگر، صاحب همت و خالی از تهمت، ابودرداء عُوَیمر بن عامر، رضی اللّه عنه

۲۱- ودیگر، مر کیمیای دین را شرف و مر درّ توکل را صدف، عبداللّه بن بدر الجُهَنی، رضی اللّه عنه

۲۲- و دیگر، متعلق درگاه رجا، و گزیدهٔ رسول پادشا، ابولُبابة عبدالمُنْذِر، رضی اللّه عنه

و اگر جملهٔ ایشان را یاد کنم دراز گردد و شیخ ابو عبدالرّحمان محمّد بن حسین السُّلميّ -رَضِيَ اللّه عنه- که نقّال طریقت و کلام مشایخ بوده است، تاریخی کرده است مر اهل صفّه را مفرد و مناقب و فضایل و اسامی و کنیت بیاورده؛ و اما مِسْطَح ابن اُثاثة بن عَبّاد را از جملهٔ ایشان گفته است و من به دل ورا دوست ندارم که ابتدای اِفک امّ المؤمنین عایشه -رَضِيَ اللّه عنها- وی کرده بود؛ اما ابوهُرَیره و ثَوْبان و مُعاذ بن الحارث و سائب بن الخَلّاد و ثابت بن الودیعة و ابو عَبْس و عُوَیم بن ساعدة و سالم بن عُمَیر بن ثابت و ابو الیَسَر کعب بن عمرو و سُهَیب بن سیّاف و عبداللّه بن اُنَیْس و حجّاج بن عمر الاسلمی -رضوان اللّه علیهم اجمعین- از جملهٔ ایشان بوده‌اند. گاه گاه به سببی تعلّق کردندی؛ اما جمله اندر یک درجه بوده‌اند.

و به‌حقیقت قرن صحابه خیر قرون بود و اندر همه درجه که بوده‌اند اندر هر فن، بهترین و فاضل‌ترین همه خلق بوده اند؛ از بعد آن که خداوند -سبحانه و تعالی- ایشان را صحبت پیغمبر -علیه السّلام- به ارزانی داشت و اسرار ایشان از جملهٔ عیوب نگاه داشت؛ کما قال رسول اللّه، -صلَّی اللّه علیه و سلّم-: «خیرُ النّاسِ قَرْنی ثُمّ الّذینَ یلونَهم ثمّ الّذینَ یَلونَهم.» و قال اللّه، تعالی: «و السّابقونَ الأوّلون من المهاجرینَ و الانصارِ و الّذینَ اتّبَعُوهُم باحسانٍ (۱۰۰/ التّوبة).»

اکنون ذکر بعضی از تابعین اندر این کتاب اثبات کنم تا فایده تمام‌تر شود و قرون به یک‌دیگر متصل گردد، ان شاء اللّه العزیز.