ای نوازندهٔ دل رنجور
از تو هر داغ، یک نمکدان شور
اضطراب از دلم تراشد زنگ
از خروش دلم خراشد، سنگ
رگ جان، تار ارغنون از توست
خرد آشفتهٔ جنون از توست
خانه سوز دل غم اندیشان
نمک سینهٔ جگرریشان
لب زخمم، چو سوسن است کبود
شده از آه گرم، روزن دود
از تو دارم دلی نمک پرورد
تن رنجور، آشیانهٔ درد
عندلیب کهن نوای توام
در خروشیدنم، که نای توام
قطره با فیض توست طوفان زای
ذره با مهرت، آفتاب اندای
نوبهاران نسیم باغ دلم
لاله دامن زند به داغ دلم
نعمتت بیش از التماس من است
منتت، برتر از سپاس من است
هیبتت، پرده پوش آن نظر است
که ز خورشید تابناکتر است
دل پاک، از سروش تعلیم است
غرقهٔ موج خیز تسنیم است
خامه را از نم مداد روان
مومیایی ده شکسته زبان
دل و جان، جمله مستمندانت
آسمانها، نطاق بندانت
سربلند، آنکه در حکایت توست
دم پاک بلند رایت توست
از نفس برکشیده صبح، درفش
پرچمی کرد این پرند بنفش
قلمم موج خیز طوفان است
رقمم، حرز فیلسوفان است
کر نواگر شوم و گر خاموش
خم دل، دارد از شرابت جوش
در مدادم، فتاده موجهٔ نیل
می دمد خامه، صوراسرافیل
کیقبادم درین جهان فسوس
کز قلم می زنم، دوال به کوس
کیل من، درد عشق مکیال است
ناله در استخوان من، نال است
گر خروشم، ز دل فگارانم
ور خموشم، ز راز دارانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که احساسات عمیق و دردناک شاعر را نسبت به عشق، رنج و هنر بیان میکند. شاعر از نوازندهای میگوید که با نوای خود دردها و غمهای دل را تسکین میدهد. او اضطراب دلش را توصیف کرده و آرزوی آرامش و عشق را دارد. شاعر با تشبیهات مختلف میکوشد تا نقش هنر و موسیقی در زندگی و رنجهای خود را نمایان کند و به زیبایی و قدرت آن اشاره میکند. در نهایت، شاعر بیان میکند که نغمات و احساساتی که از دل برمیخیزند، ابزاری برای ابراز عشق و درد هستند و او همچنان در تلاش برای یافتن آرامش در این هارمونی است.
هوش مصنوعی: ای نوازندهٔ دل، از تو هر داغی که بر دل من نشسته، مانند نمکدان شور است.
هوش مصنوعی: نگرانی و آشفتگی در دلم موج میزند و صدای آن موج، مانند صدای سنگی است که بر رویش ساییده میشود.
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق من به تو مربوط میشود، و جنون و شور و هیجان درونیام نیز ریشه در وجود تو دارد.
هوش مصنوعی: دلهای پر از غم مانند آتشی هستند که خانهای را میسوزانند و این درد و رنج مانند نمکی است بر زخم کسانی که جگرشان سوخته است.
هوش مصنوعی: لب من زخم و کبود شده همچون گل سوسن است، که به خاطر آهی گرم و سنگین، مثل روزن دود میباشد.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر تو پر از محبت و دوستی است، اما بدنم به خاطر غم و اندوهی که دارم درد میکند.
هوش مصنوعی: پرندهای کهن، صدای تو باعث شور و هیجان من شده است، زیرا تو نغمه منی.
هوش مصنوعی: قطرهای که از فیض و نعمت تو به وجود آمده، در واقع طوفانی است که به خاطر محبت تو به وجود آمده است. آفتاب نیز یادآور روشنایی و نعمتهای توست.
هوش مصنوعی: بهار به زیبایی و تازهگی به دلم نفوذ میکند و گلی خوشبو مانند لاله دامن بر میزند و نشاندهنده عواطف و احساسات عمیق من است.
هوش مصنوعی: نعمت تو بیشتر از آن است که من التماس کنم و لطف تو بالاتر از هر گونه تقدیر و تشکری است که بتوانم بکنم.
هوش مصنوعی: جذبه و زیبایی تو، چنان قدرتمند است که حتی نگاههای دیگر را هم پنهان میکند و درخشانتر از نور خورشید به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دل پاک، ناشی از الهام و آموزش الهی است و به مانند آبی زلال و شفاف، تحت تأثیر نیروهای مثبتی به آرامی در حرکت است.
هوش مصنوعی: قلم را با رطوبت خود مومیایی کن تا زبان شکستهاش را به حرکت درآورد.
هوش مصنوعی: دل و جان، همه نیازمند تو هستند، ای آسمانها، تو که بندگان و نگهدارندگان ما را در آغوش داری.
هوش مصنوعی: کسی که در داستان تو ذکر شده و نامش به خوبی و نیکی بر زبانهاست، همیشه سرافراز و با افتخار خواهد بود.
هوش مصنوعی: به خاطر نفس تازهای که صبح به همراه دارد، این پرنده بنفش مانند پرچمی بر افراشته شده است.
هوش مصنوعی: قلم من مانند موجهای خروشان در طوفان است و نوشتههایم به عنوان یک وسیله حفاظتی برای دانشمندان و فیلسوفان به شمار میآید.
هوش مصنوعی: اگر من نوازنده شوم یا در سکوت بمانم، دل من به خاطر نوشیدنت به تلاطم میافتد.
هوش مصنوعی: در مداد من، رنگ آبی همچون موجهای نیل در حال جاری شدن است و قلم من مانند صوراسرافیل به نویسندگی مشغول است.
هوش مصنوعی: کیقباد، پادشاهی است که در این دنیا با قدرت و شکوهش درخشیده و اثرات و نشانههای خود را با قلمش بر جای میگذارد، مانند صدای طبل جنگ که قدرت او را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: عشق من معیاری است برای درد و آلامی که در وجودم نفوذ کرده و آنقدر عمیق است که در استخوانهایم نیز حس میشود.
هوش مصنوعی: اگر پرشور و خروشم، از دل کسانی که دل را میفشانند است و اگر ساکت و خاموش هستم، به خاطر حفظ راز کسانی است که آن را نگه میدارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.