گنجور

 
هاتف اصفهانی

در عهد خان دوران فرمانروای گیتی

یعنی کریمخان آن خان سپهر خرگاه

شیرافکنی که در رزم گر شیر بیند او را

از پیش او گریزد چون شیر دیده روباه

فرماندهی که بر چرخ روز و شب و مه و سال

در حکم او بود مهر فرمان او برد ماه

گردن‌کشی که هر صبح بر درگهش ز مژگان

گردنکشان عالم روبند خاک درگاه

فخر زمانه حاجی آقا محمد آمد

از خلق و خوی نیکو چون خلق را نکوخواه

در رفع فتنه و ظلم کوشید در صفاهان

تا پای فتنه را ساخت چون دست ظلم کوتاه

از بهر تشنگان ساخت حوضی پر آب و چاهی

کاب حیات از وی جاری است گاه و بی‌گاه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شاه نعمت‌الله ولی

راهیم و رهنمائیم هم رهرویم و همراه

هم سیدیم و بنده هم چاکریم و هم شاه

جام می لطیف است این جسم و جان که داریم

در باطن آفتابیم در ظاهریم چون ماه

گاهی چنین که بینی بر تخت چون سلیمان

[...]

سام میرزا صفوی

خورشید اوج رفعت طهماسب شاه عادل

شاهی که در دو گیتی کارش بود بدلخواه

صیت عدالت او رفته ز فرش تا عرش

فرمان پذیر حکمش از ماهی اند تا ماه

پا در رکاب تا کرد دشمن فتاد از پای

[...]

جیحون یزدی

زد ای وشاق غدار عید غدیر خرگاه

باوی سپاه وحدت از ماهی است تا ماه

رایات خرق عادات در موکبش زلل کاه

فرش به خم روئین گوینده انا الله

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جیحون یزدی
صامت بروجردی

در راه کوفه چون گشت ملحق به موکب شاه

نزدیکی زبالی بگرفت بر حسین راه

آثار تشنگی یافت در حر شه فلک چاه

سیراب کرد او را لشکرش به دلخواه

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه