میرزا رنجبر
با سلام و عرض ادب .
نامم قاسم و تخلص شعریم میرزا است .شاعر و نویسنده هستم اما هنوز کتابی به چاپ نرسانده ام.عمده اشعارم غزل ومثنوی است .
میرزا وفریبا یک مثنوی عاشقانه است که در دست نوشتن دارم که جنگ بین ایمان و نفس را به قلم کشیده ام .
میرزا رنجبر در ۱ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
سلام دوستان و صاحب نظران من فردی بیسواد هستم و این غزل حافظ برای زیبایی و خوشکلی شاه شجاع سروده است و نه عرفان در او است و نه بعد معنوی دارد او همانند غزل اگر آن ترک شیرازی .....فقط به شاه شجاع نظر داشته چون زمانی که شاه شجاع دنیا می آید حافظ پانزده ساله بوده و حدود سی ودو سال با شاه شجاع بوده و هر کجا نام خال آورده منظور خال شاه شجاع که در صورت داشته و چون شاه شجاع بسیار زیبا بوده اند که حتی نوشته شده است که زنان برای دیدن شاه شجاع به کوچه آمده و منتظر می ماندند تا او عبور کند تا بتوانند ببینندش .حافظ از شاه شجاع می گوید و بس چرا که ما غزلی حتی به نام پدرش و یا مادرش ندارد چرا چون شاه شجاع با پدر و مادر خود چکار کرد و حافظ هم یکی از طرفداران شاه شجاع است و شاهی که با نامادری خود ازدواج می کند و به چشم پدر خود میل می کشو و او را کور می کند و بعد هم به زندان می افکند آیا نسبت دادن این شعر به پیامبر اسلام درست است .پیامبر اسلام معدن اخلاق و سفارشات در مورد پدر و مادر است و شاه شجاع چکار کرد برخلاف سخن پیامبر حرکت کرد و حافظ نیز حامی و مداح او بود و در آخر بگویم که هرکه با ملا نشیند عاقبت ملا شود