علي
علی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
با سلام و درود
به نظرم استاد شهریار به جای بیت «برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را»
باید می گفت « نزن ای گدای مسکین در خانه علی را که علی زند به هرشب در خانه گدارا»
چرا که مولا شبها خودش به در خانه مستمندان می رفت و آنها را بدون اینکه حضرتو بشناسند مورد تفقد قرار می داد . واقعا که نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
علی در ۲ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:
سلام قلب که به سکه تقلبی اشاره داره که با سکه زر تناسب داره و با دل هم تناسب داره و منظور کسی که اگر آدم شناس نباشی ممکن است گرفتار افراد کلاهبردار با ظاهر خوب و متشخص (که بر خلاف ظاهر فریبنده شان قلبشان سیاه است) شوی .
علی در ۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۴ دی ۱۴۰۰، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
سلام
من فکر می کنم حافظ در طلیعه این غزل و همان مصراع آغازین خواسته یا ناخواسته نکته ظریف و ملیحی را بیان کرده است . آنجا که می گوید دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما و مثلا نمی گوید «رفت آن پیر ما » . و گویی شخص گوینده می خواهد بگوید که ما هم خیلی وقتها این کار را انجام می دادیم ولی چشم و امید دلمان آن پیر و مرشد بود که به جای اینکه ما بیشتر به سیره او برویم و همرنگ او شویم ، او شب گذشته همچو ما شده است و از مسجد به محلی که ما بودیم (میخانه) آمد . حالا باید چه تدبیری اندیشید ؟