Sina H
Sina H در ۶ ماه قبل، سهشنبه ۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۳۶ در پاسخ به حمید رضا۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۵:
سلام جناب حمیدرضا، امیدوارم که خوب و سلامت باشید. نمیدونم این پیام من رو خواهید دید یا نه:) فکر کنم خیلی عجیب باشه که بعد از سه سال دارم پیام میدم. بعد از این همه مدت دوباره یاد این رباعی توی این سایت و حاشیه ای که زیرش گذاشته بودم میفتم و با خودم میگم باید انصافا یه چیزی بگم. حقیقتش در این زمان که این حاشیه هارو گذاشتم کلاس یازدهم بودم و المپیاد ادبی میرفتم. یکی از منابع المپیاد بخشی از مثنوی مولانا بود و من همینطور که داشتم در رباعی های خیام هم یک گردشی میکردم به نظرم رسید که این حاشیه رو بگذارم. (در اون حاشیه منظورم این بود که ( فکر میکردم که) به خیام نمیخوره. ولی اتفاقا در کل خیلی رباعی های خیام رو دوست دارم.)
حالا راستش در حال و هوای المپیاد ادبی اون موقع که بودم یک چیزی هم گفتم و الان فکر نمیکنم لزوما خیلی درست باشه. ببخشید که بعد از مدتی بسیار، ناگهان یاد اینجا و کامنتی که داده بودید افتادم و حس کردم که دلم داره سنگینی میکنه و باید یک پاسخی بنویسم که سبک شه :) تندرست و بهروز باشید.