روح اله طیبات
روح اله طیبات در ۲ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۸ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۲:
سلام به همه دوستان
من در سن ۱۵ تا ۱۷ سالگی انس عجیبی به حافظ داشتم طوریکه دیوان جیبی اون رو در کیف داشتم و به مدرسه میبردم و برخی اشعارش رو که درک میکردم چندین بار میخوندم بر اساس یک تجربه کاملا شخصی و با روحیات یک نوجوان بین خودم و حافظ ارتباط میدیدم و در برخی از سوالها از دیوان او تفالی میگرفتم
بزرگی به من گفت که بیشتر این اشعار عاشقانه حافظ در وصف حضرت صاحب ع هست
من در یک بعد ازظهری که حال خوبی دست داده بود به خود حافظ عرض کردم جناب حافظ اگر واقعاً صحبت این بزرگ درسته و شما این اشعار خاص عاشقانه (خصوصاً غزل اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید ... مد نظرم بود) رو در وصف مولای مان حضرت ولیعصر ع گفتین من دیوان رو باز میکنم و غزلی بیاد که نام حضرت به صراحت آمده باشه
و تا اون موقع غزل بیا که رایت منصور... رو ندیده و نشنیده بودم
باز کردم و این غزل آمد
این تجربه کاملا شخصی و دلیل کاملا شخصی است و برای خودم حجت شد که حافظ غرق در محبت حضرت حجت ع بوده و در فراق ایشان می سوخته