گنجور

حاشیه‌گذاری‌های حامد فرجی

حامد فرجی


حامد فرجی در ‫۲ ماه قبل، دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » خیام فیلسوف:

از دوستانی که منتقد نوشتۀ هدایت هستند، انتظار می‌رود آنچه او  دربارۀ خیام نوشته را با ذکر مصداق نقد کنند!. وارد کردن ایراداتی از قبیل "باید عارف بود تا خیام را شناخت" و یا "مضحک" دانستن نوشتۀ هدایت بیشتر سبب گمراهی خوانندگان می‌شود.

 

حامد فرجی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴:

خیلی کوبنده و اساسی بود این شعر!.

 

حامد فرجی در ‫۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۱۳ در پاسخ به مراغالی دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب:

ایران کثیرالمله نیست جناب!. ایران/پارس نام کشور ما است!. ایران یک ملت دارد. ملت ایران!. آذربایجان و قفقاز و ری و اصفهان و ... همگی سرزمین های ایرانی اند که برخلاف اروپاییان که با اعمال فشار تک زبانی را گستراندند، زیر سایۀ فارسی زبان های محلی هم باقی ماندند. بعلاوه نظامی مجبور نبوده شعر فارسی بگه!. سند رو کنید!. ادعا نکنید!. گفتید بیشتر از شعر ترکی، فارسی سروده!. این اشعار ترکی نظامی کجا است؟!. بله سعدی شعر عربی گفته. دیگران نیز گفته اند چون دروس اسلامی اساسا به زبان عربی بوده و زبان دینی بوده. مثل مسیحیان که زبان نوشتاریشان آرامی/سُریانی بوده!. مثل رومیان که زبان علمی شان تا مدت ها یونانی بود!. شهریار اولین شعرش را در کودکی به ترکی سروده!. فاطمه باجی/ باشیمین تاجی/ اَتی آت ایته/ منه ور کته !. در همان شعر های تُرکی (شعر یِتیم مالی) کوروش را پدر و ایران را مادر نامیده است!. (آتامیز(کوروشی) دنیا یاسوبن دخمه سی ایچره/آنامیز ایرانی بولمکده دیر اویناش آراسیندا)!. خود این بزرگان آذربایجانی و ترکزبان لال نبودند که شما برایشان حرف و حدیث جعل کنید و هویت ایرانی آنان را با شعار های قومگرایانه ذیل پستان به تنور چسباندن با "ایران عزیزم" گفتنتان ذیل هویتی برساخته و وارداتی و تُرکیزه شده نابود کنید.

 

حامد فرجی در ‫۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۸ در پاسخ به مهدی اختیاری دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴ - سبب نظم کتاب:

چرا رطب و یابس می‌بافید؟!. اینکه فلان پانترک داره مولانا رو مصادره میکنه مشکل مغزی خودشه وگرنه میفهمید که مولانا وقتی اشارۀ مستقیم به زبان میکنه میگه:" دانم همینقدر که به تُرکی است آب سو". در جاهای دیگر وقتی میگوید:" اصلم ترک است اگرچه هندی گویم" بدیهی است که تُرک به معنی زیبا است و مولانا با شکسته نفسی میخواهند بگوید من هم از نَسَب والا هستم اگرچه خودم از روی تواضع ادعاهای اینچنینی نمیکنم!. سعدی هم که در جایی میگوید:" ترک من پرده بر انداز که هندوی تو ام". سعدی یک شیرازی بوده و نه هندی!. آمدن دو واژۀ "هندو و ترک" در یک بیت اشاره به بردگان ترک و هندو دارد و اینکه ترکان زیبارو و قیمتی بودند و هندوها معمولا به کارهای پست تر گماشته میشدند و زیبایی ترکان را نداشتند و قیمت کمتری هم داشتند!. همین موضوع را به نحوی دیگر در شعر خاقانی میبینیم که در تحسین ساسانیان میگوید:" این است همان درگه کاو را ز شهان بودی / دیلم مَلِک بابِل، هندو شه ترکستان". هندوها در ترکستان شاهی نمیکرده اند!. بلکه منظور خاقانی این است که: این درگاه (دولت ساسانی) همان درگاه است که کمترین بندگانش (که در اینجا هندو هستند) شاهان ترکستان بودند و بندگان ارجمندش (دیلمیان) شاهان بابِل بودند!. یعنی از فرارود تا میانرودان خادم ساسانیان بودند و سرزمین پَست تر (ترکستان) حاکم کم درجه تر داشته و سرزمین آبادتر(بابِل) حاکم ارجمندتر!. درک این نوشته ها سخت نیست اگر غرض و مرض بگذارند!. امتیازات فرهنگی رو نمیشه با یه امضا واگذار کرد تا چند نفر که مدام نق میزنند را خشنود کرد. خود نظامی صراحتا در شعر (همه عالم تن است و ایران دل...) هم از علاقه‌ش به ایران میگه و هم اینجا میگه سخن پارسی و تازی شاه حرف هستند و باید در آن حروف سخن را صرف کرد و سخن ترکانه سزا نیست و تُرکی را پَست میشمارد و میگوید که چون از نَسَبی والا است باید سخنی والا بگوید!. کار را در جعل و دستبرد به متون حاضر به جایی رسانده اید که چرند بافی را ابراز هویت و تحریف تاریخ را که مرتکب آن شدید به ایرانیان وطندوست آذری که من نیز با افتخار از همان گروه هستم نسبت میدهید. شرم کنید.

 

sunny dark_mode