گنجور

حاشیه‌گذاری‌های عزیز رادیو

عزیز رادیو

به متون کهن فارسی و عرفان تصوف علاقمندم


عزیز رادیو در ‫۶ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۳۶ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۴:

درود بر تمام دوستان
در هر حکایت باید به مخاطب آن توجه کرد. سعدی در هر حکایت با گروهی خاص صحبت می کند و آن گروه به خوبی در میابد و راه خود می یابد. ظاهرا فقط در یک قصیده با عموم مردم حرف زده است و خود آن را به صراحت اعلام کرده
ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
مرد دانا در اینجا نکته کلیدی است
خلیفة الله

 

 

عزیز رادیو در ‫۶ ماه قبل، سه‌شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۷ در پاسخ به حمید ستوده دربارهٔ سعدی » گلستان » باب ششم در ضعف و پیری » حکایت شمارهٔ ۱:

در طب قدیم از پودر صندل به عنوان دارو استفاده می شده و اینجا کنایه از اینه که طرف در حال مرگ است و زنش برای او به دنبال داروست

 

عزیز رادیو در ‫۷ ماه قبل، یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۳ در پاسخ به محمد رضا فرهادی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴:

به باب این حکایت داشته باشید. در این بخش از گلستان شیخ اجل به نصیحت کردن پادشاهانو امرا پرداخته است. ایشان قصد دارد بگوید که پادشاه در بارزه با فساد نباید ریسک کند و جامعه را به خطر بیاندازد. بلکه باید قوی و بی رحم باشد و فساد را ریشه کن نماید.
در باب روانشناسی هم چیزی نمی دان ولی عزیزالدین نسفی صوفی بزرگ در کتاب انسان کامل می فرماید هر کس را در زمان بسته شدن نطفه استعدادش نیز مشخص می شود و شغل هر کسی در زمان بسته شدن نطفه معین است و مادر را مسئول این امر می داند. البته این علمی است که هنوز دانشمندان به آن دست نیافته اند. اما موریانه ها و مورچه ها و زنبورها و تمام جاندارانی که کلونی تشکیل می دهند به ان واقفند.
همچنین 4 مرحله برای تربیت هر فرد قائل است:
1. قبل از بسته شدن نطفه: در واقع بچه داری آدابی دارد که شش ما قبل از مجامعت شروع می شود.
2. زمان بارداری
3. از بدو به دنیا آمدن تا سن بلوغ
4. از سن بلوغ تا آخر عمر
ظاهرا این جوان در آخرین مرحله تربیت بوده و احتمال تغییر در ان بسیار ضعیف است.

 

عزیز رادیو در ‫۸ ماه قبل، شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۳۵ در پاسخ به احمد ابو دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰:

درود بیکران
نان پاره ز من بستان اشاره به دنیا دارد و می خواهد بگوید اگر تمام دنیا را از من بگیری از تو دست نمی کشم و این اتصال من به تو گسسته نمی شود.

اصولا طریقت از نبوت شروع می شود آنگاه که در اثر دلشکستگی و یا تفکر و یا انکار همه چیز، سالک شایسته آن می شود که انسان کامل را درک کند و انسان کامل سینه او را فراخ می گرداند و روح انسانی او را فعال می کند.

از آن پس رهنمودها در گوش سالک نجوا می شود و فرمانهایی در جهت کمال به او داده خواهد شد چه در خواب و چه در بیداری. مانند آنکه به ابراهیم فرمان دادند اسماعیل را قربانی کن.

در این زمان سالک به همه چیز بی اعتنا می شود و دنیا را به نان پاره تشبیه می کند. از این پس نه عقل که دل و عشق رهنمای سالک است. «تو پای به ره در نه و هیچ مپرس/// خود راه بگویدت که چون باید رفت»

در اینجا جناب مولانا با عشوه هایی طلب مقام بالاتر را مد نظر دارد. مقامها یکی پس از دیگری در نوردیده می شود تا به عارف برسد. عارف از ماده «عُرُف» عربی است. (که به اعتقاد حقیر معرب کلمه اُرُج فارسی است) عرف به زبان عرب یعنی هم آغوشی. یعنی عارف کسی است که با حضرت عشق هم آغوش است. «خوشا آنان که دائم در نمازند» و پس از آن صوفی است که اجازه دارد به حضور انسان کامل مشرف شود. صوفیان در هر دوره انگشت شمارند.
به هر حال به قول عزیزالدین نسفی انسان کامل که تمام هستی بر مدار او می چرخد (قطب باید گردش افلاک را /// محوری باید ستون خاک را) در کار دنیا ضعیف و اغلب فقیر و ندار است و هر روز روزی همان روز را به دست میآورد. پس دنیا برای اهل طریقت همان نان پاره است که باید بخورد تا جان بگیرد. دقت داشته باشید که نان متعلق جهان ملک است و جان از دیار ملکوت. ارتباط نان و جان اولین چیزی است که سالک در میابد و شگفتزده می شود.

 

عزیز رادیو در ‫۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۷ در پاسخ به جهان دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۹:

درود بر شما

شیخ اجل در اینجا با صراحت در مورد قوانین صحبت می کنه و می فرماید حاکمان ظالم با نوشتن قوانین به نفع خود بدون نیاز به جنگ افزار مردم را غارت می کنند.
به عبارت ساده تر ابتدا قانون می نویسند و بعد قانونی به مردم تجاوز می کنند. ما در دوران خودمان به خوبی این مسئله را با گوشت و پوشت خود لمس کرده ایم
این ابیات از سیاسی ترین ابیات شیخ اجل است که به اهمیت قاتون اساسی هر کشوری اشاره دارد

 

عزیز رادیو در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۵۲ در پاسخ به ش مومیوند دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶:

درود
به نظر بنده روایت «تو مرا ز درگه خود مران» می تواند تصحیح خود شاعر بر شعرش باشد
حتی مصرع نخست هم به صورت «به حریم خلوتت ار شبی. . .» هم دیده شده که احتمالا توسط خود شاعر انجام پذیرفته چرا که وجود اگر در این مصراع بر لحن پرسشی آن تاکید می کند
به هرحال تصحیح اشعار امری رایج در بین شعراست.

 

عزیز رادیو در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۱۱ در پاسخ به امیر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:

لقب حکیم در اسم ایشون نشاندهنده اینه که ایشون در تصوف مقام و منصب داشته و در جدول تناوبی تصوف از جایگاه حکمت برخوردار بوده است.

 

sunny dark_mode