مهدی قناعت پیشه
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۲ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
جرعهای زان لب شیرین به لب ما نرسید
تا لبالب نشد از خون جگر ساغر ما
بدون تحمل سختیها و روی بظاهر بد قضایا و تا خراب خرابه نگردی گوهر ناب الهی را نیابی.
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۶ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
دلا بر دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
که بی سالک نشاید کرد قطعاً قطع منزلها
شاعر در زمان خود،خود را تنها احساس مینموده و از غافله رهروان وسالکان مانده
نمی یابند، بیرون کن گرانباران به ساحلها نیز تواند بود
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۶:
تا کی ز جفای چرخ باشم من زار
دل شکسته،جان خسته،پریشان افکار
چشمم بیدار، کاش بختم، ایکاش!
بودی تو بجای چشم، از دل بیدار
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۴:
در وادی معرفت نه گیر است و نه دار
چون بر شتر حق همه گشته ند سوار
نادان چو زمعرفت زند دم، گوید
دریا به دهان سگ مگردد مردار
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۳:
صد شکر که یادت همه از یادم برد
وین هستی موهوم ز بنیادم برد
رفتم که دمی گریه کنم آهم سوخت
رفتم که دمی آه کشم بادم برد
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۲:
همچون سر و برگ خویش و بیگانه نماند
زان افسونهٰا بغیر افسانه نماند
دیوانه چو گردی ز غم ویرانه
دانی توکه دیوانه زویرانه چه خواهد؟
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۱:
تا کی مهدی به گیر و دارت دارند
هرگز بخزان چو نوبهارت دارند
بر خیز، بر تو بی خیالی موقوف
کاینده و رفته انتظارت دارند
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۰:
تا چند دلا تیره و تارت دارند
چون تیره، دلا بهر چکارت دارند
مانندهٔ مجرمی که صدبار کشند
حیران شده برپای که دارش نامند
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۵۰:
تا چند دلا تیره و تارت دارند
چون تیره، دلا بهر چکارت دارند
مانندهٔ مجرمی که عمری حیران
سرگشته درین پای که دارش نامند
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۹:
عشق مجنون و هرزهگو میسازد
عقل مفتی وتندخو میسازد
دائم به میان عقل و عشقست دعوا
میسوزد این که آن دگر میسازد؟!
(میسازد این که دیگری میسوزد)!؟
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۰۷ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۸:
در چشم کسی نورخدا بنشیند
مشکل که در این راه ز پا بنشیند
از بوی گلی مرغ دل ار از جا شد
حیران،که نداند او کجا بنشیند
دیگر نتواند او به جا بنشیند
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۷:
چون نیک وبدم ز برگ کاهی پی شد
راه ازلم چو برق آهی طی شد
از عمر مرا بعقل معلوم نشد
کی صبح شدو چسان بهارم دی شد
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۷:
از خداوند میخواهم که فقط استاده بمیرم
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۷:
با پوزش
کاین صبح بهر شادمانی دی شد
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۷:
اگر این رو بخواهیم تفسیر کنیم
حسن عملم ز برگ کاهی پی شد
راه ازلم ز برق آهی طی شد
از عمر حضر نشد جز اینم معلوم
کی صبح بهر شادمانی دی شد
گردش و چرخش روزگار خوب وبد رو رضی میگه
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۱۲ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۶:
گلگون زتو چهره چون زاشک گاهی نشود
دل مشرق انوار الهی نشود
سالک چو به سر خویش واقف گردد
او عارف اسرار الهی نشود
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۵:
از خواری شاگرد و ز فخر استاد
صد چاک شد و به جیب هستی افتاد
ز استاد بیکباره شنیدم این داد
فریاد زدانش و ز نادانی داد
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۵:
از خواری شاگرد و ز فخر استاد
صد چاک به جیب هستی من افتاد
ز استاد بگشوم آمد اینحرف آزاد
فریاد زدانش و ز نادانی داد
و جدا این جهان امروژست که با اینهمه ادعا هزاران سال پیشرفت انسان را جز به رفاه ظاهر نرسانده ومصداق دانش نادانهاست
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۴۲ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۴۱:
هر چیز که پرتوئی بتو درتابد
اندیشه مکن که نیک باشد یا بد
زنهار، بجز درخرابات مکوب
کانجاست که هر که هر چه خواهد یابد
در خوب و بد مسائل واتفاقات گذشته وحال و آینده، اندیشه و تفکر و دخالت نکن و آنها را خوب و بد مکن که همه خواست اوست و چون به خرابات او راه یابی، هرچه خواهی یابی
مهدی قناعت پیشه در ۴ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ رضیالدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۳۵:
مجنون چو تمامه محو لیلی نشود
شایستهٔ انوار تجلی نشود
گفتی که به عشق دل تسلی یابد
عشق ست کز آن دلی تسلی نشود