گنجور

حاشیه‌گذاری‌های فجر زنده بودی

فجر زنده بودی


فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

با سلیمان یک بیک وا می‌نمود ...

و برای اینکه سلیمان آن ها را بپذیرد هنرهای خودشان را ستایش گونه بیان می کنند تا مورد تایید ایشان قرار بگیرند .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

جمله مرغان هر یکی اسرار خود ...

هر کدام از پرندگان هنرهایی که داشتند جهت کمک و همراهی با سلیمان برای او بیان می کردند .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

غیر نطق و غیر ایما و سجل صد ...

دل ها اگر هم رو درک کنند با هم هم زبان و محرم می شوند و نیازی به سخنرانی و ایما و اشاره و قرارداد نوشتن نیست .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

پس زبان محرمی خود دیگرست همدلی از همزبانی بهترست

محرمی به واسطه همزبانی و برتر از آن همدلی اتفاق می افتد 

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

ای بسا هندو و ترک همزبان ای ...

هندو : سیاه پوست 

ترک : سفید پوست

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

همزبانی خویشی و پیوندی است ...

قوم و خویشی و پیوند به واسطه ی همزبانی می باشد و ربطی به انسان و غیر انسان ندارد و جهت محرم بودن کافی است همزبان و همدل باشی .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

جمله مرغان ترک کرده چیک چیک ...

جیک جیک 

مانند برادرانی فصیح با سلیمان شروع به جیک جیک و صحبت نمودند .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

هم‌زبان و محرم خود یافتند پیش ...

یکی به یکی پرندگان که سلیمان زبان آن ها را می دانست با تمام وجود نزد حضرت شتافتند .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:

چون سلیمان را سراپرده زدند ...

حضرت سلیمان که خیمه زده بود برای جنگ با دشمنان ، تمامی پرندگان جهت همراهی به خدمت ایشان آمدند. 

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

چیست مستی حسها مبدل شدن چوب گز اندر نظر صندل شدن

این مستی قهر آمیز ای خدای بزرگ حواس ما را دچار اشتباه می کند و ما بوی سوختن چوب گز را بوی مطبوعی چون بوی سوختن چوب خوش صندل می انگاریم در حالی که در اشتباه هستیم .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

چیست مستی بند چشم از دید چشم ...

در این خشم و قهر مستی که تو ای خدای بزرگ بر ما وارد می کنی ما سنگ می بینیم فکر می کنیم گوهر دیدیم و پشم می بینیم فکر می کنیم یشم دیدیم .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

از شراب قهر چون مستی دهی نیستها را صورت هستی دهی

خشم تو مانند شرابی خواهد بود که هست و نیست واقعی را از ما می پوشاند و ما را دچار رنج و عذاب می گرداند .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

آب خوش را صورت آتش مده اندر آتش صورت آبی منه

ذات اصلی آب و آتش را از دید ما مخفی مگردان و با این کار سبب عذاب ما نشو ای خدای بزرگ .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

گر سگی کردیم ای شیرآفرین شیر ...

ما اشتباه کردیم و این اشتباه را مثل شیری باعث شکار ما قرار نده .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

ناله می‌کن کای تو علام الغیوب ...

ای خدای بزرگ ما طاقت کوبیده شدن به دلیل بدی های خود را نداریم .

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

چون چنین شد ابتهال آغاز کن ...

چاره تغییر قضای الهی ابتهال یا همان گریه و زاری کردن به درگاه خدا و راز و نیاز و عبادت می باشد 

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او:

چون قضا آید نبینی غیر پوست ...

قضا : خواست و اراده خدا 

نبینی غیر پوست : قادر به دیدن مغز نیستی و فقط پوسته رو می بینی 

در واقع همه امور دست خداست و ما قادر نیستیم که به اصل ماجرا پی ببریم تا او نخواهد تا آنجایی که حتی دوست و دشمن رو هم نمی توانیم از هم تمیز کنیم و تا زمانی که قضا بر عدم تشخیص و فهم حکم کند انسان قادر به درک نخواهد بود ، حال چاره چیست .....؟

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیه‌السلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:

در دلش تاویل چون ترجیح یافت ...

بالاخره تاویل نهی رو بر نه ظاهری و آشکار خدا ترجیح داد و به همین سبب خیلی جای تعجب و حیرت بود که نافرمانی کرد و به سوی خوردن گندم رفت این بولبشری که علم الاسما داشت. 

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیه‌السلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:

کای عجب نهی از پی تحریم بود ...

حضرت آدم دچار شگفتی شده بوده است که آیا این نه و ممنوع کردن خدا واقعا نه بوده است یا اینکه منظور خدا چیز دیگری بوده و قابل تأویل و تفسیر بوده است ، در واقع نهی به این واضحی او را دچار سرگردانی کرده بود و در پی تأویل افتاده بود 

 

فجر زنده بودی در ‫۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیه‌السلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل:

این همه دانست و چون آمد قضا ...

حالا همین آدمی که از تمامی وجود آگاهی داشت به واسطه ی قضا و قدر الهی نتوانست از این همه دانایی کمال استفاده را بکند و بهره ببرد و معنی نهی خدایی و نزدیک نشدن به درخت بهشتی ممنوعه رو ندونست 

 

۱
۲
۳