همای عافیت آن روز از قفس بپرید
که در دمادم یک استخوانش صد سگ دید
مشو ز نیک و بد چرخ نیک و بد زنهار
که نیک او ز بد و سر ز پای نیست پدید
بر آسمان و زمین همچو صبح گل هرگز
نه خنده زد که نه در حال خنده جامه درید
ز دام دهر حذر کن که صد هزاران مرغ
در اوفتاد که یک دانه امید نچید
مباش طالب مال و جمال کس کاینجا
ز خون کنند عروس وز آب مروارید
خیال مردن در خواب هم نمی بینی
اگر چه صبح قیامت ز عارضت بدمید
هزار جانش فدا کاندرین عدم خانه
چو عنکبوت کفن هم به دست خویش تنید
گشاده دار درت پیش از آنکه بسته شود
درآن دهان چو قفلت زبان همچو کلید
میان ببند چو گردون و گوشه بنشین
که قطب گشت هر آنکس که گوشه بگزید
چرا یگانه عالم شد آفتاب از آنک
ز خود علایق انجم به تیغ تیز برید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره فرار همای عافیت از قفس و مواجههاش با دشواریهای دنیا است. شاعر تاکید میکند که نباید به نیک و بد دنیا اعتماد کرد، زیرا ممکن است ظاهر ماجرا فریبنده باشد. او به مخاطب هشدار میدهد که از خطرات و دامهای زندگی دوری کند، زیرا در این دنیای پر از فریب، بسیاری در تلاش برای دستیابی به مادیات و زیباییها هستند. شاعر همچنین بر اهمیت زندگی در حال حاضر و استفاده از فرصتها تاکید میکند و به یادآوری میپردازد که مرگ همواره نزدیک است. در نهایت، او به گوشهنشینی و تمرکز بر خود به عنوان راهی برای رسیدن به آرامش و آزادی از دغدغههای دنیا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در روزی که پرنده خوشبختی از قفس آزاد شد، وحشت او زمانی بیشتر شد که در حال فرار به یک استخوان برخورد کرد و دید که چندین سگ در حال دنبال کردن او هستند.
هوش مصنوعی: از خوبی و بدی دوری کن، چون چرخ زمان نیک و بد را به هم پیوند میزند و نباید فراموش کنی که خوب و بد همیشه با هم در حال چرخشند و هیچیک بهطور واضح مشخص نمیشود.
هوش مصنوعی: در آسمان و زمین، مانند صبح که گلها را میخنداند، هرگز چیزی شادابتر از این احساس دیده نمیشود، زیرا در وضعیت خنده، هیچگاه لباس خود را نمیکند.
هوش مصنوعی: از دامهای زندگی دوری کن، زیرا هزاران پرنده در آن به دام افتادهاند و حتی یک دانه امید هم نتوانستهاند بدست آورند.
هوش مصنوعی: به دنبال مال و زیبایی دیگران نباش؛ زیرا در اینجا عروسها با خون خود ساخته میشوند و مرواریدها از آب به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: تو حتی در خواب هم به فکر مرگ نمیافتی، اگرچه صبح قیامت از چهرهات نور میتابد.
هوش مصنوعی: هزاران جان او فدای این عدم است؛ مانند عنکبوت که خود را با تارش میپوشاند.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه دلت در بسته شود، در دلت را باز نگهدار. زبان تو همچون کلیدی است که میتواند درها را بگشاید، پس غافل نباش.
هوش مصنوعی: در دل خود آرامش و سکوت ایجاد کن و به گوشهای خلوت برو، زیرا هر کسی که به این گوشهها پناه ببرد، به جایگاه بالایی در عالم رسیده است.
هوش مصنوعی: چرا خورشید به عنوان بهترین و برترین موجود در عالم شناخته شده است؟ زیرا که با تکیه بر نیروی خود، پیوندها و وابستگیهای دیگران را برمیچیند و بر آنها غلبه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغ! مدحت چون درو آبدار غزل
که چابکیش نیاید همی به لفظ پدید
اساس طبع ثنایست، بل قویتر ازان
ز آلت سخن آمد همی همه مانیذ
دو دیدهٔ من و از دیده اشکِ دیدهٔ من
میانِ دیده و مژگان ستارهوار پدید
به جَزع ماند یک بر دگر سپید و سیاه
به رشته کرده همه گرد جَزع مروارید
نگار من چو ز من صلح دید و جنگ ندید
حدیث جنگ به یک سو نهاد و صلح گزید
عتابها ز پس افکند و صلح پیش آورد
حدیث حاسد نشنید و زان من بشنید
چو من فراز کشیدم بخویشتن لب او
[...]
هزار خرمی اندر زمانه گشت پدید
هزار مژده ز سعد فلک به ملک رسید
که شاه شرق ملک ارسلان بن مسعود
عزیز خود را اندر هزار ناز بدید
سپهر قدری شاهی که وهم آدمیان
[...]
درین مقام طرب بی تعب نخواهی دید
که جای نیک و بدست و سرای پاک و پلید
مدار امید ز دهر دو رنگ یک رنگی
که خار جفت گلست و خمار جفت نبید
به عیش ناخوش او در زمانه تن در ده
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.