یاری که بدوست سربلندی ما را
وز دوری اوست مستمندی ما را
میگفت چو در دل خرابم بنشست
کآخر به خراب درفکندی ما را
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
یاری که بدوست سربلندی ما را
وز دوری اوست مستمندی ما را
میگفت چو در دل خرابم بنشست
کآخر به خراب درفکندی ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به احساس وابستگی و عشق به یک یار اشاره دارد که باعث افتخار و عزتنفس شاعر میشود. شاعر بیان میکند که دوری از این یار، سبب احساس کمبود و بیپناهی او شده است. همچنین، وقتی یار در دل شاعر نشسته و او را تسکین میدهد، این احساس بیکسی و خراب بودن از بین میرود.
هوش مصنوعی: دوستی که به او وابستهایم، باعث افتخار ماست و فاصلهاش از ما باعث نیازمندیمان شده است.
هوش مصنوعی: میگفت وقتی که در دل من نشستهای، در نهایت ما را به ویرانی میافکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.