روزی که ز عشق من ملالت نبود
جز بنده خریدار جمالت نبود
وآئی بسرم به مهر ترسم که مرا
از درد تو پروای وصالت نبود
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
روزی که ز عشق من ملالت نبود
جز بنده خریدار جمالت نبود
وآئی بسرم به مهر ترسم که مرا
از درد تو پروای وصالت نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به روزگاری اشاره میکند که در آن هیچ نگرانی یا غمی از عشقش نداشته و تنها به دنبال زیبایی محبوبش بوده است. او به عشق و مهر خود اشاره میکند و از ترس جدایی و درد ناشی از آن سخن میگوید، به این معنا که دیگر برای وصال محبوبش نگرانی ندارد.
هوش مصنوعی: روزی که از عشق من خستگی و کدورت نبود، فقط من بودم که عاشق زیباییات بودم.
هوش مصنوعی: من به عشق تو دل بستهام، اما از این نگرانی دارم که مبادا دردی که از فراق تو میکشم، مانع از رسیدن به وصالت شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.