هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از معشوق میخواهد که برخیزد و به او شرابی بدهد چون امشب زمانی است که باید از دلگداز خود لذت ببرد. او همچنین از معشوق میخواهد که با زیبایی خود او را سرسبز کند و به او توبهای دهد که به اندازه زلفهایش شکننده است. به بیان دیگر، شاعر به ارتباط عمیق و پرشور با معشوق و لذت از لحظات کنار او اشاره دارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از معشوق میخواهد که برخیزد و به او شرابی بدهد چون امشب زمانی است که باید از دلگداز خود لذت ببرد. او همچنین از معشوق میخواهد که با زیبایی خود او را سرسبز کند و به او توبهای دهد که به اندازه زلفهایش شکننده است. به بیان دیگر، شاعر به ارتباط عمیق و پرشور با معشوق و لذت از لحظات کنار او اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بپا خیز و باده بنوش که دیگر جایی برای حرف زدن نیست. امشب فرصتی برای لذت بردن از زندگی است و اشتهای تو، به نوعی سرنوشت من محسوب میشود.
هوش مصنوعی: من را به زیبایی و طراوت خودت آراسته کن، زیرا این توبه من شکننده و ناتوان است مانند زلف تو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن بت که رخش رشک گل و یاسمن است
وز غمزهٔ شوخ فتنهٔ مرد و زن است
دیدم به رهش ز لطف چون آب روان
آن آب روان هنوز در چشم من است
وصفت نه به اندازهٔ عقلِ کَهُن است
کز وصفِ تو هر چه گفته آمد، سَخُن است
در هر دو جهان هر گلِ وصفت که شکفت
در وادی توحیدِ تو یک خاربُن است
از عهد مگو که او نه بر پای من است
چون زلف تو عهد من شکن در شکن است
زان بند شکن مگو که اندر لب تست
یا زان آتش که از لبت در دهن است
سید پسرا روی تو ماه ختن است
بالات براستی چو سرو چمن است
گر پسته شیرین تو خندان نشدی
معلوم کجا شدی که هیچت دهن است
نقشی به خیال بسته کاین علم منست
وان لذت او در این زبان و دهن است
عقل ار چه بسی رفت در این راه ولی
یوسف نشناخت عارف پیر من است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.