بی روی توام ز لاله زار آزار است
بی چشم تو نرگس بر چشمم خوار است
بی قد تو سرو نیست بر کارم راست
بی رنگ رخ تو گل به چشمم خار است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
بی روی توام ز لاله زار آزار است
بی چشم تو نرگس بر چشمم خوار است
بی قد تو سرو نیست بر کارم راست
بی رنگ رخ تو گل به چشمم خار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از فقدان محبوبش شکایت میکند. او میگوید بدون حضور محبوبش، زیباییها و گلها برایش ارزش ندارند و همه چیز بیرمق و آزاردهنده به نظر میرسد. چشمنواز بودن گل و زیبایی سرو بدون وجود محبوب معنایی ندارد و همه چیز به نظرش زشت و بیاحساس میآید.
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، زندگی برایم دردآور است و بیچشمانت، نرگسها هم برای چشمانم بیارزش و کممقدار شدهاند.
هوش مصنوعی: بدون وجود تو، هیچ چیزی در دنیا زیبا نیست. هر چند که درخت سرو به قامتش راست ایستاده، اما بدون تو بی ارزش است. و اگر رنگ صورت تو نباشد، گل نیز در نظر من مانند خاری خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بارگهت سگان ره را بار است
سگ را بار است و سنگ را دیدار است
چون سگ صفت سنگدل از رحمت تو
نومید نیم که سنگ و سگ را بار است
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است؟
مِی خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
گر کشته دست را دیت دینار است
مر کشته عشق را دیت دیدار است
خاقانی اگر خرد سر ترا یار است
سیلی مزن و مخور که ناخوش کار است
زیرا سر هر کز خرد افسردار است
بر گردنش از زه گریبان عار است
گر جان گویم عاشق آن دیدار است
ور دل گویم واله آن گفتار است
جان و دل من پر گهرِ اسرار است
لیکن چه کنم که بر زبان مسمار است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.