گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مجد همگر

ایا مبشر اقبال در ازل داده

به یمن طالع سعدت بشارت عالم

زبیم عدل تو ناید خرابی از باده

ز سعی کلک تو باشد عمارت عالم

ز پشت گرمی نام تو شمس شد تابان

وگرنه روز ندادی حرارت عالم

تو آفتابی و باران و بیگمان باشد

ز آفتاب و ز باران نظارت عالم

جهان معنوی جاهت ارشدی محسوس

قدم برون نهدی ز استدارت عالم

به مال ذکر جمیلی خریده ای که ترا

ذخیره ئیست ورای تجارت عالم

ز بنده نام طلب کن که جاودان مانی

جلالتی که چه جای جلالت عالم