گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

حرف ما با تو شب دوش چه بود

سخن آن لب مینوش چه بود

سخنی بود که از خاطر ما

سر بسر گشت فراموش چه بود

نشاه مستی مستان خراب

زان خم باده سر جوش چه بود

همه شب در بر رندان دغل

کار آن ترک قبا پوش چه بود

با دل شیفتگان شام و سحر

راز آن زلف و بنا گوش چه بود

تا بخال و خط رعنا پسران

کار یاران قدح نوش چه بود

از خرابات مغان تا بفلک

همه شب غلغله نوش چه بود

من بگویم که شب دوش گذشت

تو بگو باز شب دوش چه بود

 
sunny dark_mode