قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۸ افتادم در دام بتی سیم اندام وز صحبت او دلم رسیده است بکام تا من بزیم مرا تمام است خوشی گر دلبر من بسر برد مهر تمام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از زیبایی و جذبه یک معشوق تمامعیار صحبت میکند و بیان میکند که عشق او باعث شده که تمام خوشیها را تجربه کند. او به نوعی در دام عشق این معشوق افتاده و حس میکند که با وجود او زندگیاش کامل و شاد است.
هوش مصنوعی: من در دام زیبایی دختری با اندام بزرگ افتادهام و این صحبتهای او باعث شده تا دلم به خواستهام برسد.
هوش مصنوعی: هرگاه که معشوق من در کنارم باشد، تمام خوشیهای زندگی برایم کامل است و دیگر نیازی به هیچ چیزی ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هم غالیه زلفینی و هم سیم اندام
هم روی نکو داری و هم نیکونام
دو لب چو مدام داری و زلف چو دام
من مانده به دام دایم از بهر مدام
هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
بوسه بده و کنار برتست حرام
نشنودستی درو غزن باشد شام
ای زرین نام لعبت سیم اندام
زر تو و سیم تو نه پخته ست و نه خام
در کس منگر به بی نیازی بخرام
زیرا که توانگری به اندام و به نام
ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام
هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
دیگ سیه انداخته از گوشه بام
رسمیست بسورها ز چشم بدعام
انداخت بسور صاحب از نام امام
چون دیگ سیاه لعبتی سیم اندام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.