گنجور

 
قصاب کاشانی

تنها نه دل لاله کباب است در این باغ

مرغ سحری در تاب و تاب است دراین باغ

هر برگ گلی دست حنابسته ساقی اس

هر گل قدحی پر ز شراب است در این باغ

هر جنبش اشجار چمن موجه دریا است

هر غنچه سربسته حباب است در این باغ

هر سرو خدنگی است که رو کرده به افلاک

هر ریشه او بال عقاب است در این باغ

هر برگ گل و سبزه که بر خاک فتاده است

از باد صبا مست و خراب است در این باغ

مستانه گل و لاله و شمشاد برقصند

اطراف چمن عالم آب است در این باغ

بر روی عروسان گل و لاله ز شبنم

هر قطره که بینی تو گلاب است در این باغ

قصاب در این غلغله هشیار کسی نیست

خندیدن تو کفر و غذاب است در این باغ

 
sunny dark_mode