بس عجب طرفه حدیثیست که: آن شاه جهان
ظاهرست از همه اعیان و در اعیان پنهان
سوز از اندازه گذشتست، مگر بار دگر
آتش افتاد ز سودای تو در خرمن جان؟
از تو فرخنده، اگر کفر، اگر ایمانست
با تو در خنده، اگر کعبه، اگر دیر مغان
رند می خانه ز سودای تو شوری دارد
صوفی از شوق تو در صومعها جامه دران
دوست از لطف بیان کرد که: درمان تو چیست
ببیان راست نیاید صفت لطف بیان
گر بدانند ترا نیک بتحقیق و یقین
همه کس رو بتو دارند، مدان و همه دان
بنشان تو کسی در دو جهان ممکن نیست
لاجرم کافر و مؤمن ز تو گویند نشان
عاشق از سود و زیان فارغ و آزاده و فرد
طور عقلست که وابسته سودست و زیان
قاسمی، قاعده عربده در باقی کن
بعد از آن می ز کف ساقی باقی بستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و شهود الهی میپردازد. شاعر به ویژگیهای خداوند، که هم در عیان و هم در پنهان وجود دارد، اشاره میکند. او از شور و شوقی که فراسوی هر اندازهای است سخن میگوید و میگوید که عشق به معشوق، انسان را از قید و بندهای دینی و دنیوی آزاد میکند. شاعر تأکید میکند که درک واقعی معشوق ممکن نیست و همه افراد، چه کافر و چه مؤمن، به نوعی به او اشاره میکنند. در نهایت، او از شراب عشق و شوق به بقا و ادامه آن در میخانه صحبت میکند.
هوش مصنوعی: اینکه یک شخص بزرگ و پرقدرت به وضوح در میان دیگران وجود دارد، ولی در عین حال، ویژگیها و عمق وجود او در درون ایشان پنهان مانده است، شگفتانگیز است.
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاقی که در دل دارم به اندازهای زیاد است که دیگر تاب تحمل آن را ندارم. آیا ممکن است دوباره آتش این عشق در جانم روشن شود و باعث سوختن وجودم شود؟
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که شادی و خوشحالی وابسته به وجود توست، چه با کفر و چه با ایمان، و این خوشحالی با تو به اشتراک گذاشته میشود، چه در مکانی مقدس مثل کعبه و چه در جایی پر از لذت مانند دیوان مغان. در واقع، موضوع خوشی و ارتباط عمیق انسانی در همهی این موارد مهمتر از مذهب یا مکان است.
هوش مصنوعی: شخصی که در میخانه به دور از عقل و هوش زندگی میکند، به خاطر عشق و آرزوی تو شور و حال زیادی دارد. در عوض، عابدان و صوفیان در مکانهای عبادت خود از شوق تو لباس از تن در میآورند و به حالت رهایی درمیآیند.
هوش مصنوعی: دوست به مهربانی گفت که: راه درمان تو چیست، اما توصیف این مهربانی به درستی امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: اگر مردم به درستی و یقین از وجود تو باخبر شوند، همه به سوی تو روی میآورند، پس بدان و به همه چیز آگاه باش.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در این دو جهان مانند تو بنشیند. بنابراین، هم کافران و هم مؤمنان به تو اشاره میکنند و نشان تو را میگویند.
هوش مصنوعی: عاشق از نگرانیهای مالی و منفعت و ضرر آزاد است و در آزادی کامل به عشق خود میپردازد، در حالی که فرد عاقل معمولاً به دنبال منافع شخصی و احتیاط است.
هوش مصنوعی: قاسمی، به معنای قاعدهای برای نکتهای است و در ادامه به این اشاره میکند که بعد از آن، باقی و ادامهی کار را با مینوشی از ساقی بگذارید. به عبارتی، بر این نکته تأکید میشود که باید از آنچه داریم بهرهبرداری کنیم و در عین حال از لذت و شادی ناشی از آن نیز بهرهمند شویم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نتوان کردازین بیش صبوری نتوان
کار از آن شد که توان داشتن این راز نهان
با چنین حال زمن صبرو نهان کردن راز
همچنان باشد کز ریگ روان آب روان
تو ندانی که مراکارد گذشته ست ز گوشت
[...]
دوش تا روز فراخ آن صنم تنگ دهان
رخ چون لاله همی داشت ز می لاله ستان
رخ او لاله ستان بود و سر زلفک او
زنگیان داشت ستان خفته بر آن لاله ستان
گاه پیوسته همی گفت غزلهای سبک
[...]
گذری گیر از آن پس به سوی لالهستان
طوطیان بین همه منقار به پرخفته ستان
هریکی همچو یکی جام دروغالیهدان
بالش غالیه دانش را میلی به میان
گل چو بشکفت زمین گشت پر از آب روان
بگل و آب روان تازه بود جان جهان
هرکجا چشم زنی هست زمین نرگس زار
هرکجا پای نهی هست زمین لاله ستان
سبزه را باد پر از عنبر کرده است کنار
[...]
عید باکوکبهٔ خویش درآمد به جهان
وز جهان با سپه خویش برون شد رمضان
نوبت باده و چنگ طربانگیز رسید
نوبت شربت و طبل سَحَر آمد به کران
کرد باید طرب آغاز که در نوبت عید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.