سفر گزیدم ازین آستان کون و فساد
بر آسمان معالی، سفر مبارک باد!
مبارکی چه بود؟آنکه یار پیش آید
بشیوهای ملاحت، برای حسن رشاد
رشاد چیست؟ حذر کردن از موانع اصل
وصال چیست؟رسیدن بر آستان مراد
بجست و جوی تو بودیم در جهان فنا
بآرزوی تو رفتیم، هر چه باداباد!
مده بدست هواها عنان نفس نفیس
که تا شود ز تو راضی دل صلاح وسداد
اگر بکشف حقایق رسی،یقین می دان
که بر زمین حقیقت نهاده ای بنیاد
یقین که جان ودل قاسمی کتاب خداست
زهی صحایف روشن! زهی بیاض و سواد!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر سفری معنوی و تلاش برای رسیدن به حقایق بالاتر است. شاعر از آستان دنیا و فساد فاصله گرفته و به آسمان معالی سفر کرده است. او میگوید که خوشا به حال کسی که دوستش در این سفر حاضر باشد و با ملاحت و زینت، او را یاری کند. اشتغال به معنویات، پرهیز از موانع و رسیدن به مطلوب واقعی در زندگی، محور اصلی این سفر است. شاعر اشاره میکند که در جستجوی حقیقت، برای رسیدن به آرزوها تلاش کرده و بر این اساس، از تمایلات نفسانی پرهیز کند. در نهایت، او به وجود حقیقتی اشاره میکند که همچون کتاب خدا جان و دل را روشنی میبخشد و حقیقت را بر زمین استوار کرده است.
هوش مصنوعی: من از این درگاه دنیای material و فساد خارج شدم و به آسمان بلند هدایت حرکت کردم. امیدوارم این سفر برایم خوشایند باشد!
هوش مصنوعی: خوشبختی چه چیزی است؟ این که محبوبی با ناز و زیبایی خود جلوهگر شود و در دل انسان نشاط به وجود آورد.
هوش مصنوعی: رشاد به معنی احتیاط کردن از موانع و خطرات است. و اصل وصال یعنی رسیدن به آرزوها و خواستهها، که در نهایت به تکمیل و تحقق آن در آستانه رسیدن به هدف مورد نظر اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ما در جستجوی تو در این جهان زودگذر بودیم و به آرزوی تو زندگی را سپری کردیم، هر چه که پیش بیاید!
هوش مصنوعی: آرزوهای ناپایدار و وسوسههای نفسانی را در دست نداشته باش، زیرا این کار میتواند باعث نارضایتی دل و دوری از مسیر درست شود.
هوش مصنوعی: اگر به درک واقعیات و حقیقتها دست پیدا کنی، مطمئن باش که بر اساس واقعیتهای بنیادینی بنا نهادهای.
هوش مصنوعی: مسلما جان و دل قاسمی همان کتاب خداست، چه خوش نوشتههایی! چه زیبا و روشن است این نوشتهها!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.