گنجور

 
قاسم انوار

سفر گزیدم ازین آستان کون و فساد

بر آسمان معالی، سفر مبارک باد!

مبارکی چه بود؟آنکه یار پیش آید

بشیوهای ملاحت، برای حسن رشاد

رشاد چیست؟ حذر کردن از موانع اصل

وصال چیست؟رسیدن بر آستان مراد

بجست و جوی تو بودیم در جهان فنا

بآرزوی تو رفتیم، هر چه باداباد!

مده بدست هواها عنان نفس نفیس

که تا شود ز تو راضی دل صلاح وسداد

اگر بکشف حقایق رسی،یقین می دان

که بر زمین حقیقت نهاده ای بنیاد

یقین که جان ودل قاسمی کتاب خداست

زهی صحایف روشن! زهی بیاض و سواد!

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد

برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد

درست و راست کناد این مثل خدای ورا

اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد

خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد

[...]

کسایی

خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد

که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد

مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف

شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد

فرخی سیستانی

یمین دولت شاه زمانه با دل شاد

بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد

بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای

حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد

هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان

[...]

قطران تبریزی

همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد

شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد

گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا

گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد

ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه