خلق را قصهٔ حسن پری از یاد رود
هرکجا ذکری از آن شوخ پریزاد رود
هر شکایت که مرا از تو بود در دل تنگ
چون کنم یاد وصالت همه از یاد رود
هرکجا کز رخ و بالای تو گویند سخن
ظلم باشدکه حدیث ازگل و شمشاد رود
وقت آنست که تا سنبلهٔ چرخ مرا
از غم سنبل گیسوی تو فریاد رود
از طرب عارف و عامی همه در رقص آیند
هرکجا ذکری از آن حسن خداداد رود
خون شود دجله ز اشک از خبر گریهٔ من
وقتی از خطهٔ کرمان سوی بغداد رود
آن نه بالاست بلاییست که از رفتن او
دل و دین و سر و سامان همه بر باد رود
با زبان چو منی خاصه که در مدحت شاه
ستمست ار سخن از سوسن آزاد رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به عشق و دلتنگی خود نسبت به معشوق میپردازد. او با اشاره به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر احساساتش، میگوید که یاد او هرگز از خاطر نخواهد رفت و هر جا که صحبت از زیبایی و صفات او باشد، او محو میشود. شاعر همچنین به ناتوانیاش در بیان درد و رنجی که از فراق معشوق دارد، اشاره میکند و از احساسی عمیق از غم و اندوه سخن میگوید. او میخواهد فریاد کند اما درد از یاد معشوق اجازه نمیدهد. در نهایت، او بر این نکته تأکید میکند که در غیاب معشوق، زندگی و وجودش در کاملاً بیمعناست.
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی و حسن این پری به یاد مردم بیفتد، دیگر تمام داستانها و ماجراهای او از ذهنها پاک میشود. هر وقت یاد آن دختر شوخ و دلربا به میان بیاید، همه چیزهای دیگر فراموش میشود.
هوش مصنوعی: هر چه دلگیر و ناراحتی از تو داشتم، وقتی که یاد تو به سراغم میآید، همه آن ناراحتیها از ذهنم پاک میشود.
هوش مصنوعی: هر جا که از زیبایی و سر و شکل تو صحبت شود، سخن ظلم است، زیرا باید از گل و شمشاد سخن گفت.
هوش مصنوعی: زمان آن فرا رسیده است که با غم از دست دادن زیبایی گیسوان تو، چرخ روزگار را ناله کنم.
هوش مصنوعی: هر کسی که به زیبایی خداداد اشاره کند، چه عارف باشد و چه عامی، به وجد میآید و به رقص و شادی درمیآید.
هوش مصنوعی: دجله از اشکهای من به خاطر گریهام به درد میآید، وقتی که از کرمان به سمت بغداد میرود.
هوش مصنوعی: این شخص نه به خاطر قدرت و تواناییاش، بلکه به خاطر خداحافظیاش باعث میشود که دل و ایمان و همه تنظیمات زندگیام ویران شود.
هوش مصنوعی: کسی که مانند من بتواند به زیبایی و با مهارت سخن بگوید، به ویژه در ستایش شاهی که در مقام خود ستمگری میکند، اگر به بیان لطیفهها و زیباییها بپردازد، آزاد است مانند سوسن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من از خوی تو هر چند که بی داد رود
چون رخ خوب تو بینم همه از یاد رود
گره طره مشکین مگشا پیش صبا
عمر صد دل شده مپسند که بر باد رود
تا به کی عاشق دلخسته به امید وصال
[...]
کی تمنای تو از خاطر ناشاد رود
داغ عشق تو گلی نیست که بر باد رود
نرود حسرت آن چاه زنخدان از دل
تشنه راآب محالستکه از یاد رود
گر بشستن برود نقش الف از شانه
[...]
ای شهیدی که نشاید غمت ازیاد رود
گرچه این خاک وجودم همه بر باد رود
ماجرای غمت ار بگذرد اندر آفاق
تا به افلاک همی ناله و فریاد رود
محض رفتن به جنان مایه ی شادی نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.