قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۳ - در ستایش جناب اشرف امجد صدراعظم دامظله و جناب جلالت مآب نظام الملک دام شوکته گوید
صدراعظم آفتابست و نظامالملک ماه
آسمانِ این دو نیّر چیست خاک پای شاه
آن پدر را از نطاقکهکشان شاید کمر
وین پسر را بر مدار فرقدان سایدکلاه
صدهزاران بارهگیرد آن پدر با یک قلم
صدهزاران بنده بخشد این پسر از یک نگاه
آنپدر را صدراعظمکرد شه زان پگه بود
اعتماد دین و دولت ناظم گنج و سپاه
آن پسر را هم نظامالملک داد اول لقب
تا نظامالملک ثانی گردد از اجلال و جاه
پس به بازوی جلالش بست درّی شاهوار
کز یکی درج شرف دارد نسب با پادشاه
آنچنان دریکهگر بودی فلک رادسترس
همچو تاجش برنهادیبر سر خورشید و ماه
خوشی دلی چندان فراوانشدکه نتواند غریب
از هجوم عیش و شادی برکشد از سینه آه
گویی امشب از فلک با وجد میتابد نجوم
گویی امشب از زمین با رقص میروید گیاه
گر قُصوری رفته در این شعر ای صدر جلیل
عذر من بشنو ، که تا دانی نکردستم گناه
اسب رنجانید دی پای مراگفتم بدو
چون شوم در بزم صدر از لنگی پا عذرخواه
گفت فرداشب قدم از فرق سرکن چون قلم
کز ادب دورست آنجا با قدم رفنن به راه
پا چسان سایی به خاکیکاندرو بهر سجود
تا همیببنخدو دستو عونست و جباه
از خدا خواهم سرایم در ثنایت شعرها
کت به وجد آرد روان چون مژدهٔ فتح هراه
سایه را پیوسته تا در قعر چه باشد مکان
روز و شب چون سایهخصمتباد اندر قعرچاه
شام احبابت چو صبح غرهٔ خوبان سپید
صبح اعدایت چو شام طرهٔ ترکان سیاه
روزوشب در باغگردی تا بگردد روز و شب
سال و مه خشنود مانی تا بماند سال و ماه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.