شانه ای گل بخم طره طرار منه
بستر راحت دلهاست درو خار منه
پایمالم مکن ای قامت خم مژگان را
خار زیر قدمم از پی آزار منه
سر آن زلف مکش بی ادب ای مشاطه
دست بی باک چنین در دهن مار منه
سیر صحرای بلا شیوه سر بازانست
پای تقلید درین وادی خون خوار منه
مرسان از بدی کار کدورت بر دل
داغ صد دغدغه بر سینه افگار منه
ای قضا بر خط رخسار بتان گاه رقم
نقطه جز مردمک چشم من زار منه
می رسد کار بتدریج فضولی بکمال
بهر تقوی قدح از دست بیک بار منه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.