گنجور

 
فضولی

ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر

هر چه رعناتر ازان نیست ازان رعناتر

سرو دیدیم بسی در چمن حسن ولی

نیست سروی ز تو ای سرو روان رعناتر

در گلستان لطافت نشکفتست گلی

ز تو ای سرو قد غنچه دهان رعناتر

ز جهان مهر جمال تو گزیدم چه کنم

تویی از جمله خوبان جهان رعناتر

همه سرو قدان باد فدای قد تو

که تویی از همه سرو قدان رعناتر

نیست پاکیزه تر از خاک درت باغ جنان

نیست حوری ز تو در باغ جنان رعناتر

جای بر چشم ازانست فضولی مژه را

که شد از خون دلم در غم آن رعناتر

 
sunny dark_mode