دلم دیگر جنون از سرگرفته است
خیال شاهدی در بر گرفتست
زسوز آتش عشق نگاری
سراپای وجودم در گرفتست
زآه آتشینم در حذر باش
که دودش در همه کشور گرفتست
سوی میخانه ام راهی نمائید
که دل از مسجد و منبر گرفتست
اگر شیخم خبر پرسد بگوئید
که آن شیدا ره دیگر گرفتست
صلاح و زهد و تقوی و ورع سوخت
زسر تا پایم آتش درگرفتست
غلامت همت آنم که چون فیض
بیک پیمانه نرک سرگرفتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و علاقه عمیق خود به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که دیوانگی و شیدایی در دلش شعلهور شده و تمام وجودش را در برگرفته است. عشق به معشوق مانند آتش در او میسوزد و او را به سمت میخانه میکشاند، چرا که دلش از مراکز مذهبی خسته شده است. شاعر همچنین اشاره میکند که اگر کسی از او بپرسد، باید بگویند که او راهی دیگر را انتخاب کرده است و دیگر به زهد و تقوی اهمیتی نمیدهد. در پایان، او به همت خود به عنوان یک عاشق اشاره کرده و میگوید که حتی یک پیمانه شراب نیز برای او کافی است.
هوش مصنوعی: دل من دوباره به جنون افتاده و در خیالم چیزی از آن شاهدی که در آغوش دارم، درگیر شدهام.
هوش مصنوعی: از شدت عشق به معشوقی، همه وجودم در آتش سوزان عشق فرو رفته است.
هوش مصنوعی: از آه سوزانم دوری کن، زیرا دود آن همه جا را فرا گرفته است.
هوش مصنوعی: به سمت میخانه مرا هدایت کنید؛ زیرا دل من از مسجد و منبر خسته و دلزده شده است.
هوش مصنوعی: اگر شیخ از حال من بپرسد، بگویید که آن عاشق مسیر دیگری را انتخاب کرده است.
هوش مصنوعی: نیکوکاری، زهد، تقوا و پرهیزگاری همه چیزم را سوزانده و آتش آن از سر تا پایم را فرا گرفته است.
هوش مصنوعی: من از آن دسته خدمتگزاران تو هستم که مانند فیضی که در یک پیمانه سرکشیده میشود، در تلاش و همت هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیک ره پرده از رو برگرفتست
از آن از دوست پاسخ در گرفتست
سراپا همچو شعله در گرفتست
چسان آتش ببرگ تر گرفتست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.