هر وارد که بود قابل را در حرکت آرد اگر وارد ضعیف بود حرکت ضعیف بود که در دید آید شطح در سماع نشان آنست که اَلسَّماعُ مُحَرِّکُ القُلُوبِ اِلی عالِمِ الغُیُوبِ و اگر وارد قوی بود حرکت قوی بود در دید نیاید سکون در سماع نشان آنست که وَتَرَی الجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ السَّحابِ.
گه نعره زند عقلم از بیم فراق او
گه رقص کند جانم از وعدهی دیدارش
نوری گوید رَحْمَةُ اللّهِ علیهِ:
اَلوَجْدُ یُطْرِبُ مَنْ فی الوَجْدِ راحَتُهُ
وَالْوَجْدُ عِنْدَ وُجُودُ الحَقّ مَفْقُودٌ
قَدْ کانَ یُطْرِبُنی وَجْدی فَغیبَنَی
عَنْ رُؤیَةِ الْوَجْدِ مافی الوَجْدِ مَوْجُودٌ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.