در عرف عشق عاشق اصلست و عشق معشوق فرع زیرا که عشق در معشوق از تابش عشق عاشق است و این سخن را مدار بر اصلیست و آن اصل آنست که نیاز و درد و سوز و قلق و ضجرت و ولع و نزاع و شوق و احتراق در عشق عاشق یافت شودو بی این جمله ناقص بود و مدار کار عشق باتفاق ارباب عقول بدین جمله است و احوال عشاق دلیل صحت این اصلست باز آنچه وقتی بسط و قبض و انس و روح روی نماید آن کلمات لطف محبوبست که بکرشمه و ناز و دلال گوید:
معشوقه تو باش عاشقی کار تو نیست. این شراب قهر در میدهد اما چون در جام لطف است لذتش در ظاهرست و المشدر باطن زیرا که او را بطعن از مقام عاشقی بدر می کند و خود میداند که ازو معشوقی نیابد اما در عالم حقیقت عشق معشوق اصل است و عشق عاشق فرع و سرّاین معنی در یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ یافت شود.
اول از او بد این حکایت عشق
بس مگو عشق را بدایت نیست
عشق چون آتشیست روحانی
روح کس را ازو شکایت نیست
عشق چون بر لطیفهغیبیست
بی نشانست ازو حکایت نیست
بوالعجب سورهایست سورۀ عشق
چار مصحف ازو یک آیت نیست
اما این عشق را مدار بر جباری و قهاری و تعزز و کبریاست:
زانجا که کمال حضرت عزت اوست
اعیان وجود را چه امکان باشد
عقول بشری و ملکی درین سرگردانیاند تا بدانند که عشق کدامست و عاشق کدام و معشوق کدام و اینجا لطیفهٔ لطیف است چون عشق حبل رابطه است نتوان دانست که میکشد و که انجامد: کسی سرش نمیداند زبان درکش زبان درکش. عقل بیخود میگوید او کشید و این انجامید و روا بود که کار برعکس باز گردد و راه دگر سار گردد ایاز محمود گردد و محمود ایاز وَ ماتَشاؤونَ اِلّا انّ یَشاء اللّه. ابویزید قَدّسَ اللّهُ روحَهُ المَزید گفت چندین گاه میدانستم که من او را میخواهم او مرا پیش از من خواسته بود و از من هیچ درنخواسته بود یُحبّهُم پیش از یُحِبُّونَهُ باید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، عشق و عاشق و معشوق در یک رابطه پیچیده بیان شدهاند. عاشق، اصل و معشوق، فرع است. عشق عاشق به خاطر نیازها و احساسات درونی او به وجود میآید و این عشق میتواند به اوج خود برسد. معشوق، در واقع تجلی عشق عاشق است، و با زیبایی و لطافت خود، عاشق را جذب میکند.
عشق مانند آتشی روحانی است که از آن شکایتی نیست و به صورت بینشان، در دل عاشق شعلهور میشود. در حقیقت، عاشق و معشوق در این داستان به هم وابستهاند و تشخیص اینکه کدام یک دارد دیگری را میکشد، دشوار است. عشق یک پیوند عمیق و رازآلود بین آنهاست که نمیتوان به سادگی آن را توصیف کرد.
در نهایت، عشق نشاندهنده کمال و عظمت الهی است که در آن، عاشق و معشوق به نوعی همزمان به هم تعلق دارند. این رابطه به عنوان یک مسیر روحانی و عمیق در نظر گرفته میشود که در آن عشق، ابتدا از عشق الهی سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: در عشق، عاشق در مقام اصلی قرار دارد و معشوق در مقام فرعی. زیرا عاشق است که با عشق خود به معشوق، احساساتی چون نیاز، درد، شوق و اشتیاق را بروز میدهد. این احساسات در عشق عاشق وجود دارند و بدون آنها، عشق ناقص به نظر میرسد. بر این اساس، باور عمومی بر این است که عشق حول این محور میچرخد و احوال عشاق نیز گواهی بر صحت این مطلب هستند. همچنین، زمانی که عشق به اوج خود میرسد، نشانههای محبت و زیبایی معشوق به خوبی نمایان میشود.
هوش مصنوعی: عشق ورزیدن به معشوقهات کار تو نیست؛ این کار صرفاً عشق است. این شراب دلشکسته است، اما وقتی در جام محبت قرار میگیرد، لذتش در ظاهر نمایان میشود و در باطن، درد و رنجی به همراه دارد، زیرا این حالت عاشق را از مقام عشق دور میکند و خود عاشق نیز میداند که نمیتواند به معشوق واقعی دست پیدا کند. اما در واقعیت، معشوق اهمیت اصلی را دارد و عشق عاشق تنها جنبه فرعی دارد و این معنی در آیهای از قرآن قابل درک است.
هوش مصنوعی: نخستین بار که عشق را بد میدانستی، بدان که عشق آغاز و پایانی ندارد.
هوش مصنوعی: عشق همچون آتش مقدسی است که روح انسانها را در بر میگیرد و هیچکس از آن نارضایتی ندارد.
هوش مصنوعی: عشق مانند لطافتها و زیباهای پنهان است که نشانهای از آن وجود ندارد و نمیتوان در موردش سخن گفت.
هوش مصنوعی: عجبا که عشق کتابی است بسیار بزرگ و مهم، اما حتی یک آیه مشخص ندارد که بتوان آن را از دیگر صفحات جدا کرد.
هوش مصنوعی: اما این عشق به اقتدار و غلبه و بزرگمنشی و عظمت وابسته نیست.
هوش مصنوعی: از آنجایی که کمال و عظمت ذات خداوند است، وجود موجودات چگونه میتواند امکان داشته باشد؟
هوش مصنوعی: عقلهای انسانی و ملائکه در تلاشند تا بفهمند که عشق چیست و چه کسی عاشق و چه کسی معشوق است. این موضوع پیچیده و لطیف است زیرا عشق مانند یک رشتهی ارتباطی است که نمیتوان به راحتی فهمید که چه کسی کشانده میشود و چه کسی به دنبال دیگری است. هیچکس نمیتواند بهطور قطع بگوید که این عشق از کجا آغاز میشود. عقل میگوید که یکی طرف مقابل را به خود جذب کرده و دیگری پاسخ داده است، اما ممکن است این روند معکوس شود و مسیر دیگری را دنبال کند. ابویزید، بزرگمرد معنوی، بیان کرده است که او مدام در دلش حس میکرده که او عاشق بوده، اما حقیقت این است که معشوق قبل از او او را خواسته و هرگز از او تقاضایی نکرده است. عشق به نوعی رابطهای است که پیش از آنکه انسانها بخواهند، در دل خداوند قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.