در مبادی عشق عاشق را ریائی بود با خلق و با خود و با معشوق اما خلق چنان بود که عشق در دل دارد و برای سقوط جاه اظهار نکند و از آن معنی خفی که چون آتش در باطنش افتاده است کس را اخبار نکند اخبار برخلاف حال کند اگرچه بباطن در آتش بود بظاهر خرم و خوش بود:
تا جان دارم عشق تو در جان دارم
وز خلق جهان بجمله پنهان دارم
از درد تو من ننالم ای مایۀ عمر
چون درد ترا بجای درمان دارم
و ریای با خود چنان بود که عشق را بی خودی شمارد و از قوت نفس زخم عشق بمرهم بردارد و حال خود از خود بپوشد با نفس جامۀ صبردرپوشد و از درد نخروشد و این دشوارتر بود و نفس درین حال بیدارتر بود و ازخودی بیزارتر بود و روا بود که نفس لوامۀ وی باقوت بود دلش را ملامت کند گوید در بیخودان نظر کن پس در عالم بی خودی سفر کن سرمایۀ ایشان را در نظر آر پس دل از نقد خود بردار نباید که کیسۀ وجود تهی شود و کنار ازو پرنگردد و در این بندگی بماند چنانکه بیشتر نگردد:
می ترس دلا از آن که سرمایۀ عمر
از دست تو کم شود تو مفلس مانی
و روا بود که نفس لوامه گوید ای تر دامن دم درکش و سر در گریبان حیرت کش قدر خود بشناس و اندازۀ عشق او بدان تو ذرۀ و او آفتاب اگرچه ذره را آفتاب سبب ظهورست فاما او را طاقت مقاومت آن نورست او پادشاه است و تو گدا و گدا را بر پادشاه عشق آوردن موجب هلاکی باشد و از غایت بی باکی باشد:
او پادشهست و تو گدائی زنهار
تا سر نکنی در سر کارش هشدار
و ریا با معشوق چنان بود که عشق را ازو نهان دارد و درد در میان جان دارد در خلا دیده او چون دیدۀ گریان بود و در ملالبش چون لب برق خندان بود و این عظیم دشوار بود اما زود پرده دریده شود اگر بمثل موئی شود در زلف معشوق هم نهان ماند و انگشت نمای شود زیرا که رنگ معشوق دیگر بود و رنگ عاشق دیگر و آنچه در کتاب سوانح گفته است بدین معنی قریب است:
چون زرد بدید رویم آن شیرین کار
گفت او که دگر بوصلم امید مدار
زیرا که تو صد منی شدی در دیدار
تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار
و درین هر سه مقام عاشق بهستی خود موصوف بود و بخود معروف و چون هستیش در پرتو انوار معشوق روی به نیستی آورد علت برخیزد عاشق را درین مقام با کسی روی نباید و از لوث ریا بکلی پاک گردد و عیار و بی باک گردد و آن را که در مقام اتحاد مقر شود او را چه جای روی و ریا بود:
با من بودم بخود ریا بود مرا
وز دست غمت بسی بلا بود مرا
با دل گفتم چو از خودی رسته شدم
کان روی و ریا بگو چرا بود مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفهوم عشق و ریا در آن میپردازد. عاشق با خود، معشوق و مردم به نوعی ریا دارد؛ عشق او در دل است، اما بهخاطر حفظ ظاهر و مقام اجتماعی خود، آن را بروز نمیدهد. او از درد عشق نمینالد و بهجای درمان، خود را در جامه صبر پوشانده است. در این حالت، نفس او بیدارتر و از خودی بیزارتر میشود.
نفسِ ملامتگر عاشق را به شناخت خود و درک مقام عشقش فرا میخواند و او را به آزادی از تعلقات دنیوی تشویق میکند. عاشق در این سفر با خود، باید حذر کند که سرمایه عمرش را از دست ندهد و در عشق به معشوق، خود را به صورت گدا در برابر پادشاهی که معشوقاش است، نبازد.
همچنین به رابطه عاشق و معشوق و تمایز رنگها و حالها اشاره میشود؛ عاشق به علت نوعی تغییر و تفاوت در خودش به معشوق نمیرسد و این ریا را در عشق نباید به خود راه دهد. در نهایت، بیان میشود که عشق حقیقی وقتی به وجود میآید که عاشق از خود رسته باشد و ریا و تعلقات را کنار بگذارد.
هوش مصنوعی: در ابتدای عشق، عاشق به نوعی خود را فریب میدهد؛ هم با دیگران، هم با خود و هم با معشوق. اما مردم به گونهای هستند که عشق را در دل دارند، ولی به خاطر از دست دادن مقام و اعتبار، آن را نشان نمیدهند. آن احساس عمیق و پنهانی که همچون آتش در درون آنها شعلهور است، را به کسی نمیگویند و برخلاف احساس واقعی خود، رفتاری شاداب و سرزنده از خود نشان میدهند، در حالی که در باطن در آتش عشق میسوزند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهام، عشق تو را در وجودم حس میکنم و از نظر مردم دنیا این عشق را به طور کامل پنهان نگه میدارم.
هوش مصنوعی: من از درد تو شکایت نمیکنم، ای منبع زندگیام، زیرا درد تو را به جای درمان خود دارم.
هوش مصنوعی: نفس انسانی به گونهای عمل میکند که عشق را نوعی بیخود شدن میداند و با قدرت نفس، زخم عشق را التیام میبخشد. او تلاش میکند تا حال خود را از خودش پنهان کند و با صبر و استقامت، از درد شکایت نکند. این کار به مراتب دشوارتر است، زیرا در این حالت، نفس بیدارتر و از خود بیزارتر میشود. در اینجا، نفس ملامت میکند و میگوید به بیخودان نگاه کن و سپس در دنیای بیخودی سفر کن. ثروت آنها را در نظر بگیر و قلبت را از داراییهای خود خالی کن، اما نباید کیسه وجودت تهی شود و از آن دور نگردی، بلکه باید در این بندگی بمانی تا رشد بیشتری یابی.
هوش مصنوعی: دل نگران باشد که مبادا عمرت کم شود و در نتیجه فقیر و بیچیز شوی.
هوش مصنوعی: نفس ملامتگر میگوید: ای انسان، با احتیاط عمل کن و به عمق تفکرات خود نگاهی بینداز. خودت را بشناس و درک کن که عشق او چقدر بزرگ و عظیم است. تو مانند ذرهای هستی و او مانند آفتابی درخشان، که اگرچه وجود ذره به واسطه نور آفتاب روشن میشود، اما توانایی مقابله با آن نور را نداری. او پادشاه است و تو مانند گدا هستی و آوردن گدا در برابر پادشاه عشق، ممکن است موجب نابودی تو شود و این بیپروایی از حدی فراتر میرود.
هوش مصنوعی: او پادشاه است و تو در جایگاه خدمتگار، پس مراقب باش که خود را در کارهای او دخالت ندهی و حواست را جمع کن.
هوش مصنوعی: ریا در عشق به معشوق به گونهای است که احساسات و عشق واقعی را از او پنهان میدارد و درونش پر از درد است. در خلوت، چشم او شبیه چشمان اشکآلود است و در هنگام ملالت، لبهایش مانند برق خندان به نظر میرسد. این وضعیت بسیار دشوار است، اما اگر چیزی به ریزترین شکل در میان موهای معشوق پنهان شود، به زودی آشکار خواهد شد. چرا که رنگ و ویژگیهای معشوق با عاشق کاملاً متفاوت است. آنچه در کتاب سوانح به آن اشاره شده، نزدیک به این معناست.
هوش مصنوعی: وقتی که دیدم چهرهام زرد شده، آن شیرینکار به من گفت که دیگر به وصال من امیدوار نباش.
هوش مصنوعی: چون تو در دیدارم به شدت تأثیرگذار شدهای، حالا حال و هوای من شبیه بهار است در حالی که تو به رنگ پاییز در آمدهای.
هوش مصنوعی: در اینجا، عاشق در سه مقام مختلف به وصف و شناختی از خود دست پیدا میکند و در حقیقت به خود شناخته میشود. زمانی که وجود او تحت تأثیر نورهای معشوق قرار میگیرد و به سوی نیستی سوق داده میشود، در این وضعیت عاشق نباید با کسی ارتباط داشته باشد و باید از آلودگی ریا کاملاً پاک شود. در این مقام، عاشق بیپرواتر و خالصتر میشود و کسی که به مقام اتحاد دست یافته است، دیگر جایی برای ظاهرسازی و ریا ندارد.
هوش مصنوعی: من با تو بودم، اما در درون خودم ریا و نفاق داشتم و از غم تو درد و مشکلات زیادی برایم پیش آمد.
هوش مصنوعی: با خودم گفتم، وقتی از تعلقات و خودخواهیها فاصله گرفتم، چرا آن چهره زیبا و تظاهر به نیکی هنوز بر من حاکم است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.