یک لحظه دیدن رخ جانانم آرزوست
یکدم وصال آن مه خوبانم آرزوست
در خلوتی چنان، که نگنجد کسی در آن
یکبار خلوت خوش جانانم آرزوست
من رفته از میانه و او در کنار من
با آن نگار عیش بدینسانم آرزوست
جانا، ز آرزوی تو جانم به لب رسید
بنمای رخ، که قوت دل و جانم آرزوست
گر بوسهای از آن لب شیرین طلب کنم
طیره مشو، که چشمهٔ حیوانم آرزوست
یک بار بوسهای ز لب تو ربودهام
یک بار دیگر آن شکرستانم آرزوست
ور لحظهای به کوی تو ناگاه بگذرم
عیبم مکن، که روضهٔ رضوانم آرزوست
وز روی آن که رونق خوبان ز روی توست
دایم نظارهٔ رخ خوبانم آرزوست
بر بوی آن که بوی تو دارد نسیم گل
پیوسته بوی باغ و گلستانم آرزوست
سودای تو خوش است و وصال تو خوشتر است
خوشتر ازین و آن چه بود؟ آنم آرزوست
ایمان و کفر من همه رخسار و زلف توست
در بند کفر مانده و ایمانم آرزوست
درد دل عراقی و درمان من تویی
از درد بس ملولم و درمانم آرزوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر آرزوی عمیق شاعر برای وصال و دیدار معشوق است. او به زیباییهای معشوق و لحظههای خوشی که در کنار او تجربه میکند اشاره میکند. شاعر خواهان لحظهای خلوت و نزدیک شدن به معشوق است و بر این باور است که حضور معشوق، زندگیاش را زیباتر میکند. او به احساسات خود درباره عشق، درد دل و درمانی که معشوق برای اوست اشاره میکند و در نهایت، عشق و زیبایی معشوق را مرکز زندگیاش میداند. این شعر در کل نمایانگر عشق عمیق و آرزوی وصال است.
هوش مصنوعی: دیدن چهره محبوبم حتی به مدت کوتاهی برایم آرزو است و یک لحظه در کنار آن زیبای دلنشین بودن را میخواهم.
هوش مصنوعی: در جایی تنها و آرام، که هیچ کس در آن جا نگیرد، بار دیگر آرزومند خلوتی با محبوبانم هستم.
هوش مصنوعی: من از میان رفتهام و او در کنار من با آن زیبایی، آرزومندم که به این شکل خوشی را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: ای جانا، از شدت میل و آرزوی تو وضع جانم به خطر افتاده است. لطفاً چهرهات را نشان بده، چون دل و جانم به دیدن تو نیازمند است.
هوش مصنوعی: اگر از آن لب شیرین بوسهای بخواهم، ناراحت نشو، چرا که من به دنبال زندگی و شادابی هستم.
هوش مصنوعی: من یک بار بوسهای از لبهای تو گرفتهام و بار دیگر آرزو دارم که به آن شکرستان برگردم.
هوش مصنوعی: اگر لحظهای از کنار کوی تو بگذرم، مرا سرزنش نکن، چرا که آرزوی من داشتن بهشت است.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه زیبایی خوبان از چهرهٔ توست، همیشه آرزو دارم که به چهرهٔ زیبای آنها نگاه کنم.
هوش مصنوعی: من همیشه آرزو دارم که بوی گل و باغ را با عطر تو حس کنم، زیرا نسیم به یاد تو میآید و دلنشین است.
هوش مصنوعی: علاقه و عشق به تو بسیار دلپذیر است و داشتن تو حتی از این حال بهتر و شیرینتر است. بهتر از این دو، چیزی که من آرزومند آنم، تو هستی.
هوش مصنوعی: من همهٔ ایمان و کفرم را در چهره و زلف تو میبینم؛ در حالی که به کفر گرفتار شدهام، ایمانم تنها آرزویی بیش نیست.
هوش مصنوعی: عراقی از درد و رنج خود میگوید و میگوید که تو تنها کسی هستی که میتواند به او آرامش بدهد. او از شدت ناراحتی بسیار خسته شده و تنها امیدش به آرزوهایش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کآن چهره مشعشع تابانم آرزوست
بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
[...]
جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست
جامی ز باده لب خندانم آرزوست
از زاهدی و زهد ریائی دلم گرفت
می خوارگی و مجلس رندانم آرزوست
در پای گل میان چمن جام می بکف
[...]
نه تخت جم، نه ملک سلیمانم آرزوست
راهی به خلوت دل جانانم آرزوست
چندین هزار دیده حیرانم آرزوست
دیگر نظاره رخ جانانم آرزوست
تا چند در سفینه توان بود تخته بند؟
[...]
یک جرعه می زساغر جانانم آرزوست
سر مستئی زمیکده جانم آرزوست
پائی زدم بدنیی و پائی به آخرت
نی این مرا فریبد و نه آنم آرزوست
از هر دو کون بی خبر و مست بندگی
[...]
تلقین حجت از لب جانانم آرزوست
من کافر محبتم، ایمانم آرزوست
کمتر نیم ز شبنم حیران درین چمن
یک چشم، دیدن رخ جانانم آرزوست
چون بهله خاطر از کف بی حاصلم گرفت
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.