نگارا، گرچه از ما برشکستی
ز جانت بندهام، هر جا که هستی
ربودی دل ز من، چون رخ نمودی
شکستی پشت من، چون برشکستی
چرا پیوستی، ای جان، با دل من؟
چو آخر دست، از من میگسستی
ز نوش لب چو مرهم میندادی
ز نیش لب چرا جانم بخستی؟
ز بهر کشتنم صد حیله کردی
چو خونم ریختی فارغ نشستی
اگرچه یافتی از کشتنم رنج
ز محنتهای من، باری، برستی
مرا کشتی، به طنز آنگاه گویی:
عراقی، از کف من نیک جستی!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از نگارا بیانگر احساسات غم و درد ناشی از جدایی و عشق ناکام است. شاعر به معشوقهاش اشاره میکند که با وجود جدایی، هنوز به او وابسته است و دلش را ربوده. او از نیش و آزارهای معشوق سخن میگوید و به چیرگی او در قلبش اشاره میکند. شاعر احساس میکند که معشوق از رابطهی خود بیتوجهی نشان میدهد، در حالی که خود او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که حتی در شرایط سخت، عشق او به معشوق همچنان پابرجا است.
هوش مصنوعی: ای محبوب، هرچند که از من روگردان شدهای و دلت مرا رها کرده، اما من هنوز به تو تعلق دارم و در هر کجایی که باشی، بنده تو هستم.
هوش مصنوعی: تو با نمایشت دل مرا دزدیدی و با نگاه زیبایت عزم و ارادهام را شکستدی.
هوش مصنوعی: چرا ای عزیز، با دل من ارتباط پیدا کردی؟ در حالی که در نهایت، مثل دست که از من جدا میشود، میخواهی جدا شوی.
هوش مصنوعی: اگر لبهایت با نوشیدن مانند مرهم بر زخمها مینشیند، پس چرا با نیش لبهایت جانم را میگیری؟
هوش مصنوعی: برای اینکه مرا بکشید ترفندهای زیادی به کار بردید، اما وقتی خونم را ریختید، بیتوجه و آرام نشستهاید.
هوش مصنوعی: هرچند که از کشتن من متحمل رنج و زحمت شدهای، اما در نهایت، از این وضعیت رهایی یافتی.
هوش مصنوعی: تو مرا غرق کردی و انگار که با شوخی میگویی: فردی عراقی، از دست من به خوبی فرار کرد!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه سالِه، به جَشنَ انْدر نِشَستی،
چُو یک ساعتْ دِلَش بر غَم نَخَستی.
خائی گنده ترسا پرستی
در اسلام را بر خود ببستی
چه دست آویز داری اندر اسلام
زناری در میان آویز دستی
بمستی بر سر حمدان نشستی
[...]
شها چون پیل و فرزین شه پرستم
نه چون اسبست کارم رخپرستی
رهی آمد چو رخ پیشت پیاده
چو فرزین میرود اکنون ز مستی
چو نوشینباده را در پرده بستی
خمار بادهٔ نوشین شکستی
توئی صاحب قران عین هستی
که بت با بتکده در هم شکستی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.