بخش ۱۳ - داستان بچه آهویی که صیادی به پیغمبر هدیه می دهد
یکی روز پیغمبر سرفراز
به مسجد درون بود بهر نماز
بیامد یکی مرد نخجیر گیر
بیاورد از بهر آن بی نظیر
یکی بره آهوی خوش خط و خال
به فرخ حسن (ع) دادش آن بی همال
مرا دل زانده در آمد به جوش
همی خواستم تابر آرم خروش
دل پاک فرمانگذار حرم
نتابید تا من بمانم دژم
بنالید بر درگه بی نیاز
که یارب حسین (ع) مرا شاد ساز
چو یک لخت بگذشت ناگه زدشت
یکی ماده آهو پدیدار گشت
به پیش اندرش بچه ی او دمان
بیامد بر پادشاه زمان
به فرمان یزدان زبان برگشاد
بگفتا: که ای شاه روشن نهاد
دو کودک مرا بود نوشنده شیر
یکی را زمن برد نخجیر گیر
بیاورد شه را ره آورد داد
دل من بداد دیگری بود شاد
که ناگه رسیدم زگردون به گوش
زفرخ سروشان چرخ این خروش
که ای ماده آهوی رعنا خرام
برو تا به درگاه خیرالانام
ببر بچه ی خویش را با شتاب
پی هدیه ی آن شه کامیاب
که او نیز بخشد به پورش حسین (ع)
از آن پیش کاید سرشکش زعین
که گرد ریزد از دیده یک قطره آب
دل قدسیان گردد از غم کباب
از آن بانگ با بچه ام بی هراس
دوان آمدم دارم از حق سپاس
که اینجا رسیدم از آن پیشتر
که چشم حسین (ع) آید از اشک تو
پیمبر (ص) از آن حال گردید شاد
مر آن اهوک را به من باز داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: روزی پیامبر (ص) در مسجد مشغول نماز بود که مردی از شکار بازگشت و برای او یک بره آهوی زیبا آورد. پیامبر از دیدن این آهو شاد شد و در دل خواست تا به حسین (ع) نیز خوشحالی برساند. در همین لحظه، یک ماده آهو همراه با بچهاش ظاهر شد و به پیامبر گفت که دو بچه دارد، اما یکی از آنها را شکارچی برده است. پیامبر (ص) به ماده آهو گفت که با شتاب به درگاه خداوند برود و فرزندش را نیز بیاورد تا حسین (ع) او را شاد کند. پیامبر (ص) پس از شنیدن این ماجرا خوشحال شد و آهو را به او بازگرداند.
هوش مصنوعی: روزی پیامبر بزرگوار در مسجد حضور داشتند تا نماز بخوانند.
هوش مصنوعی: یک مرد ماهر در شکار آمد و برای آن بینظیر اگر چیزی را بیاورد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به یک آهو با زیبایی خاص و جذاب است که به شخصی به نام فرخ حسن (ع) ارائه شده است. این آهو به قدری زیبا و منحصر به فرد است که از نظر دیگران بیهمتا به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دل من به شدت پرشور و هیجان شده است و من همواره در جستجوی این هستم که بتوانم صدای خروش خود را به گوش دیگران برسانم.
هوش مصنوعی: دل پاک، قدرت و احترام خاصی دارد و نمیتواند به سادگی دچار تردید و ناامیدی شود. بنابراین، همیشه باید در تلاش باشم تا از آن حالت دژم و ناراحتی دور بمانم.
هوش مصنوعی: ناله کنید و از خداوند بینیاز درخواست کنید که ای خدا، حسین (ع) مرا خوشحال کن.
هوش مصنوعی: ناگهان، وقتی مدت کوتاهی گذشت، یک آهو که نر و ماده بود به طور ناگهانی نمایان شد.
هوش مصنوعی: فرزند او به سرعت و با شتاب به سمت پادشاه زمان آمد.
هوش مصنوعی: به دستور خدا زبانش باز شد و گفت: ای شاه با اندیشه و روشنایی.
هوش مصنوعی: دو کودک داشتم که شیر مینوشیدند. یکی از آنها را برای شکار به دنبالم فرستادم.
هوش مصنوعی: شاه آمد و هدیهای آورد، اما دل من به دیگری سپرده شده و او خوشحال است.
هوش مصنوعی: ناگهان از عالم بالا به صدای دلنواز و زیبای سربازان بهشتی رسیدم، صدایی که گویی از چرخ فلک در حال وزیدن است.
هوش مصنوعی: ای آهوی زیبا و دلربا، با ناز و زیبایی خود پیش برو تا به درگاه بهترین موجودات یعنی انسانها وارد شوی.
هوش مصنوعی: عزیزم، بچهات را با سرعت به سمت هدایای آن پادشاه ببر.
هوش مصنوعی: او نیز به پسر خود حسین (ع) عطا کند و قبل از این، سرش را به طرف او بیندازد.
هوش مصنوعی: اگر از چشمانم یک قطره آب بریزد، دل مؤمنان از غم مانند کباب خواهد شد.
هوش مصنوعی: بی هیچ ترسی از آن صدا، با فرزندم به سمت اینجا آمدم و از لطف و بزرگواری حق سپاسگزارم.
هوش مصنوعی: میگوید که من در اینجا به خاطر اشک و غم حسین (ع) به این مرحله رسیدم، قبل از اینکه اشکهای او بر من نازل شود.
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) از دیدن آن وضعیت خوشحال شد و آن حال خوب را دوباره به من بازگرداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.