چون تونبودآدمی در دلبری
حور وغلمانی ندانم یا پری
گر نمی باشی پری ازما چرا
می بری دل را و می گردی بری
مژه ات گر نیست نشتر پس ز چیست
بر رگ دلها نماید نشتری
کردی الحق از می لعل لبت
بی نیازم از شراب کوثری
گفتمی مانند رویت ماه را
ماه را بود ار دوزلف عنبری
دادمی نسبت به قدت سرورا
سرو را بود ار دوچشم عبهری
زلفت ار گردیده چون عقرب چه باک
چون به رخ داری خط سیسنبری
شاهبازی در شکار مرغ دل
از روش هستی اگر کبک دری
با بلنداقبال کن اظهار لطف
تا زمهر وماه جوید برتری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و دلربایی است. شاعر به توصیف چهره و魅یت محبوبش میپردازد و بیان میکند که اگر او خود پری نیست، چرا دلها را جلب میکند. او اشعارش را با اشاره به زیبایی چشمان محبوب و تاثیر آن بر دلها ادامه میدهد. همچنین به می لعل لب محبوب اشاره میکند و میگوید که نیازی به شراب ندارد چون خود او هم سرمایهای از عشق و زیبایی است. شاعر در نهایت از محبوبش میخواهد که با مهربانی و لطف، به او ابراز محبت کند تا بتواند بر تجلی زیباییاش بیفزاید.
هوش مصنوعی: وقتی آدمی به زیبایی و دلربایی حور و غلمان آشنا نیست، نمیدانم آیا باید او را پری بدانم یا نه.
هوش مصنوعی: اگر تو وجود نداری که باندیشی، چرا دل ما را میربایی و در دوردستها میگردی؟
هوش مصنوعی: اگر مژههای تو تیری نیستند، پس چرا بر رگ دلها اثر میگذارند و زخم میزنند؟
هوش مصنوعی: واقعاً تو با لبهای لعل و زیبایت من را بینیاز از نوشیدنی بهشتی کردی.
هوش مصنوعی: گفتم که اگر مانند چهرهات، ماه را وصف کنم، باید بگویم که آن ماه هم دلدادهای چون موهای سیاه تو دارد.
هوش مصنوعی: من به تو نسبت به قامت زیبایت احساسی دارم که سرو را تحتالشعاع قرار میدهد، حتی اگر تو دوچشم آبی داشته باشی.
هوش مصنوعی: اگر زلفهایت مانند عقرب پیچیده شده باشد، چه اهمیتی دارد؟ زیرا تو بر روی صورتت خطی همچون خط سیب داری.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند شاهین در شکار عشق و دل کسی تلاش کند، در واقع خود را با روش و راهی از وجود و هستی نشان داده است، حتی اگر در این مسیر به جایی نرسد.
هوش مصنوعی: با محبت و احترام، به دیگران نشان بده که خوشبینی و امیدواری داری تا در این میان به برتری و موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مار را، هر چند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری
سفله طبع مار دارد، بی خلاف
جهد کن تا روی سفله ننگری
بافکاری بود در شهر هری
داشت زیبا روی و رعنا دختری
سیرت تو هست عین سروری
صورت تو هست محض صفدری
مملکت چون جسم و تو چون دیده ای
محمدت چون بحر و تو چون گوهری
در علو قدر و در کنه شرف
[...]
باز یوسف را نگر در داوری
بندگی و چاه و زندان بر سری
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.