به سرم شور تمنای تو تا میپیچد
دود در ساغر داغم چو صدا میپیچد
حسرت چاک گرببان نشود دام کسی
این کمندیست که در گردن ما میپیچد
عالم از شکوهٔ نومیدی عشاق پُر است
نارسا نالهٔ ما در همه جا میپیچد
نبود هستی اگر دشمن روشنگهران
نفس پوچ در آیینه چرا میپیچد
پیر گردیدهام و از خودم آزادی نیست
حلقهٔ زلف که بر قد دو تا میپیچد
کس ندانستکه با این همه بیتابی شوق
رشتهٔ سعی نفسها به کجا میپیچد
صید عجز خودم از شبنم من هیچ مپرس
بوی گل نیز مرا رشته به پا میپیچد
وحشتی هست درپن دشت که چون رشتهٔ شمع
جاده بر شعلهٔ آواز درا میپیچد
دل به غفلت نه و از رنج خیالات برآ
عکس برآینه یکسر ز صفا میپیچد
میکشد هفت فلک درخم یک شاخ غزال
گردبادیکه به دشت دل ما میپیچد
ناله تحریر مضامین تمنای توام
خامشی کیست که مکتوب مرا میپیچد
چاره از عربده بیدل نبود مفلس را
سرو از بیثمریها به هوا میپیچد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و تنهایی شاعر اشاره دارد. او از شور و شوق خود برای محبوب سخن میگوید و به حسرت و ناکامیهای عشق اشاره میکند. شاعر به پیچیدگیهای عشق و عواطف انسانی اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این احساسات در زندگیاش تأثیر میگذارند. تصاویری مانند حلقههای زلف، نالهها، و زیباییهای طبیعی به کار رفتهاند تا عمق عواطف و آسیبپذیریهای انسان را به تصویر بکشند. او همچنین از غفلت و رنج خیالات صحبت میکند و به تلاشش برای درک و بیان این احساسات میپردازد. تمامی این نشانهها به وضوح نشاندهنده دلتنگی و نیاز شدید به عشق و ارتباط عاطفی است.
هوش مصنوعی: در ذهنم عطش و اشتیاق به تو مانند دودی در درون جام داغم میپیچد، درست مانند صدایی که در فضا طنینانداز میشود.
هوش مصنوعی: آرزو یا حسرت چاک دامن کسی دیگر به سراغ ما نمیآید، چرا که این کمند و بند به گردن ما است که ما را درگیر کرده است.
هوش مصنوعی: جهان از بزرگی و عظمت ناامیدی عاشقان پر شده است و صدای نالهٔ ما، که ناقص و ناتمام است، در همهجا طنینانداز میشود.
هوش مصنوعی: اگر وجود نداشته باشد، پس چرا حالتی از نفسهای بیفایده در آینه منعکس میشود و به تصویر درمیآید؟
هوش مصنوعی: من به سن و سالی رسیدهام که دیگر نمیتوانم از خودم رهایی یابم، زیرا زلفهایم به شدت دور بدنم پیچیدهاند.
هوش مصنوعی: هیچکس ندانست که با وجود این همه بیتابی و اشتیاق، تلاش و کوششهایم به کجا خواهد رسید.
هوش مصنوعی: من به حقیقت درگیر ناتوانیهای خودم هستم و نباید از من دربارهی آنها سوال کنی. بوی گل نیز به نوعی به من وابسته است و مانند رشتهای به پاهای من پیچیده شده است.
هوش مصنوعی: در دشت وسیع وحشتی وجود دارد که مانند شعله شمع، راه را با صدای خود در هم میپیچد.
هوش مصنوعی: دل را از غفلت رها کن و از دردهای ناشی از خیالات دست بردار. در این حالت، مانند تصویری که از آینه میافتد، صفا و روشنی زندگی را در خود مشاهده خواهی کرد.
هوش مصنوعی: هفت آسمان به خاطر یک شاخ غزال تحت تاثیر قرار میگیرد، مانند گردبادی که در دشت دل ما در حال چرخش است.
هوش مصنوعی: شکایت نوشتن آرزوهایم را دارم و نمیدانم چه کسی است که نامهام را میپیچد و در سکوتی عمیق قرار دارد.
هوش مصنوعی: نمیتوان برای مشکلات بیپولی به شتاب و فریاد زدن روی آورد، چرا که مانند درختی بیثمر، سرگشتگی و بیفایدهگی را به دنبال دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسرتی در دل از آن لاله قبا میپیچد
که چودستار چمن بر سر ما میپیچد
نبض هستی چقدرگرم تپش پیماییست
موی آتش زده بر خویش چها میپیچد
تا نفس هست حباب من و جولان هوس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.