دل از نیرنگ آگاهی به چندین پیشه میافتد
گره از دانه چون واشد به دام ریشه میافتد
دو تا شو در خیال او که سعی کوهکن اینجا
کشد تا صورت شیرین به پای تیشه میافتد
ندارد محفل دیر و حرم پروانهای دیگر
به هر آتش همان یک شوق حسرتپیشه میافتد
ز درد ناقبولیهای اهل دل مشو غافل
که می هم ناله دارد تا ز چشم شیشه میافتد
ندانم کیست خضر مقصد آوارگیهایم
که هر جا میروم راهم همان در بیشه میافتد
بنای عشق تعمیر هوسها برنمیدارد
نهال شعله گر آبش دهی از ریشه میافتد
به این کلفت نمیدانم که بست اجزای مضمونم
که از یادم گره در رشتهٔ اندیشه میافتد
تحیر بال و پر شد شوخی نظارهٔ ما را
چو دل آیینه گردد پر تماشا پیشه میافتد
به هر جا نرگست از جیب مستی سر برون آرد
شکست رنگ صهبا دربنای شیشه میافتد
جهان از پرتو عشقت چراغان شد که هر خاری
به شمعی میرسد، چون آتش اندر بیشه میافتد
چنان در بیستون سینه گرم کاوشم بیدل
که خون از ناخن من چون شرار از تیشه میافتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بحث در مورد عشق، درد و احساسات عمیق انسانی میپردازد. شاعر از نیرنگ دل و انحرافات آن سخن میگوید و به ماهیت عشق و هوسها اشاره میکند. در این شعر، مفهوم جستجو برای حقیقت و مقصد مشخص میشود، در حالی که درد و حسرت بر اثر ناکامیهای عاطفی به تصویر کشیده شده است. عشق به عنوان نیرویی که میتواند حتی در سختترین شرایط شعلهور بماند، مطرح میشود. همچنین تصاویری از زیبایی و غم در کنار هم نشاندهنده پیچیدگیهای روح انسان است. در نهایت، شاعر به تلاشهای خود در جستجوی عشق و حقیقت اشاره میکند، که به نقطهای از فهم و بیداری میانجامد.
هوش مصنوعی: دل وقتی به نیرنگها آگاه میشود، به شغلهای مختلف مشغول میشود و وقتی از مشکلات رها میشود، به ریشههای عمیق زندگی توجه پیدا میکند.
هوش مصنوعی: اگر در خیال او دو شو، تلاش کوهکن که اینجا دارد، باعث میشود تا زیبایی به زیر ضربه تیشه بیفتد.
هوش مصنوعی: در محفل دیر و حرم، پروانهای دیگر وجود ندارد و هر بار که پروانهای به آتش میافتد، همان حس شوق و حسرت دوباره بهوجود میآید.
هوش مصنوعی: از بیتوجهی به درد و رنجهایی که اهل دل دارند غافل نشو، زیرا هر جرعهای از شراب، تا زمانی که از چشم شیشهای فرو بریزد، هم ناله و آوایی دارد.
هوش مصنوعی: نمیدانم که راهنمای من در سفرهای آوارهام کیست، چون هر جا که میروم، راه من همیشه به همان جای پر درخت میانجامد.
هوش مصنوعی: عشق حقیقی نمیتواند روی خواهشهای زودگذر استوار باشد، چرا که اگر عشق بر اساس هوس باشد، به سرعت از بین میرود و مجبور به از دست دادن پایههای اصلی خود میشود.
هوش مصنوعی: نمیدانم این موضوع چطور باعث شده که بخشهای فکر من به هم گره بخورد و به یادم نیاید.
هوش مصنوعی: زمانی که چشمهایمان به یکدیگر خیره میشود، یا هنگامی که دل به تماشای زیباییها و رخسار معشوق میافتد، حیرت و شگفتی مانند بال و پر ما را میگیرد و در این حالت، دل مثل یک آیینه پر از تماشا و زیبایی میشود.
هوش مصنوعی: به هر کجا که گل نرگس سر برآورد، رنگ و زیبایی شراب در شیشهٔ بلورین میشکند و نمایان میشود.
هوش مصنوعی: عشق تو باعث روشنایی و زیبایی جهان شده است، طوری که حتی خارها هم به شمع تبدیل میشوند و مانند آتش که در جنگل میافتد، همه جا را پر از نور و روشنی میکند.
هوش مصنوعی: من به قدری عمیق و با احساس در پی یافتن حقیقت هستم که، همچنان که در سنگهای بیستون با تیشه کار میکنند، خون از ناخنهایم میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.