حیرتم عمری به امید ندامت شاد داشت
جانکنیها، ریشهای در تیشهٔ فرهاد داشت
دل بهکلفت سخت مجبوراست از قسمت مپرس
آه از آن آیینهکز جوش نفس امداد داشت
بیتو در ظلمت سرای جسمکی بودی فروغ
پرتو مهرتو این ویرانه را آباد داشت
لخت دل را سد راه نالهکردن مشکل است
دست رد از برگگل نتوان به روی باد داشت
پیش ازآنکاندیشهٔ دام و قفس زهزن شود
طایر ما آشیان در خاطر صیاد داشت
عالمی بر باد رفت و ریشهٔ عجزم بجاست
ناتوانی بر مزاجم جوهر فولاد داشت
آنچه بر دل رفت از یاد برهمن زادهای
کافرمگر هیچکافر این قیامت یاد داشت
بردهام تا جلوهای نقب خرابیهای دل
این عمارت جای خشت آیینه دربنیاد داشت
یاد ایامی که در صحرای پرشور جنون
همچو موج سیل نقش پای من فریاد داشت
انتخابکلک صنع از حسن خطکردیم سیر
بیت ابرو درازل هرمصرع آن صاد داشت
یأس مطلب نالهٔ ما را نفسفرسا نکرد
بیبری این سرو را از ریشه هم آزاد داشت
بسکه پیکان بود بیدل غنچهٔ اینگلستان
زهرخند زخم چونگل خاطر ما شاد داشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به بیان احساسات عمیق و دردهای ناشی از جدایی و نرسیدن به عشق میپردازد. او از امید به ندامت و تصوراتش درباره عشق، سختیها و ناکامیها سخن میگوید. ذکر معانی عمیق و تصاویر زیبا در شعر، نشاندهنده ناراحتی و تضاد درونی شاعر است.
او تأکید میکند که در نبود محبوب، زندگی همچون ویرانهای بدون نور است و یادآوری روزهایی شیرین و پرشور به او سخت میآید. شاعر با تشبیهات و تصاویری زیبا احساساتش را منتقل میکند و نشان میدهد که عشق و یاد محبوب در درونش جاری است. در پایان به موقعیتهای دشواری که عشق برایش ایجاد کرده اشاره میکند و با نگاهی ناامیدانه از زخمهای عاطفیاش پردهبرداری میکند.
هوش مصنوعی: عمر من در انتظار پشیمانی گذشت و این شادی ناشی از تلاشها، ریشهای در سختیها و تلاشهای فرهاد داشت.
هوش مصنوعی: دل به کلفت (دلی) خود سخت در عذاب است، از قسمت و تقدیر آن نپرس. آه از آن آیینهای که از نفس و حال درونی او خبر میدهد و یاریاش میکند.
هوش مصنوعی: بدون تو، این بدن و دنیای تاریک من هیچ نوری ندارد. نور محبت تو بود که این ویرانه را زنده نگه میداشت.
هوش مصنوعی: دل اگر خالی و بیحس باشد، ناله کردن و ابراز احساسات کار دشواری است. همچنین، نمیتوان با یک حرکت ساده و بیاهمیت جلوی تأثیرات لطیف و زیبای زندگی را گرفت.
هوش مصنوعی: قبل از آن که فکر و اندیشه ما به زحمت و مشکلات دچار شود، پرنده ما در ذهن صیاد، نشانهای از آشیانه را داشت.
هوش مصنوعی: انسانی هستم که در دنیای پرفراز و نشیب قرار گرفتهام و میبینم که همه تلاشها و دستاوردهایم به باد رفته است. با این حال، در درون خود از قدرت و استحکامی برخوردار هستم که به رغم ناتوانیهای ظاهریام، میتواند همچون فولاد قوی باشد.
هوش مصنوعی: هر چه بر دل گذشت و فراموش کردهام، از جانب کسی که به کفر متهمم، اگر هر کافری هم قیامت را به خاطر داشته باشد، برای من اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: من تا به حال به عمق و خرابیهای دل این بنای کهن نگاهی انداختهام، جایی که باید آینهای در دل آن قرار میگرفته است.
هوش مصنوعی: به یاد روزهایی میافتم که در بیابان پرهیجان و سرشار از احساسات، مانند امواج سیل، ردپای من فریاد میزد.
هوش مصنوعی: ما از زیبایی خط، بهترین شیوه را برگزیدیم و در کلام، به زیبایی ابرو اشاره کردیم که به نوعی از آن الهام گرفتهایم.
هوش مصنوعی: ناامیدی نتوانست صدای ما را به درد آورد، زیرا بدون آنکه به ریشهاش آسیب بزند، این درخت سرسبز را آزاد گذاشت.
هوش مصنوعی: بیدل به قدری در درد و رنج عشق غرق شده که غنچههای این گلستان هم بر اثر زخمهای عمیقش لبخند تلخی دارند؛ در عین حال، یادآوری این مشکلات همچنان به او شادی میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کوهکن تعلیم خارا سفتن از استاد داشت
هر چه کردار از کاوش مژگان شیرین یاد داشت
کوه طاقت بودم اما تا فراقت رو نمود
هر سو مویم تو گوئی تیشه فرهاد داشت
تخم اشکی از برای دیده ما واگذار
[...]
زان لب شیرین که در هر گوشه صد فرهاد داشت
بوسه ای برد از میان ساغر که صد فریاد داشت
بعد ایامی که درهای اجابت باز شد
آه در دل همچو جوهر ریشه در فولاد داشت
سازگاری چرخ را با من نبود از راه لطف
[...]
یاد ایامی که جوش گل دلم را شاد داشت
با هزاران بود افغانی که صد فریاد داشت
مشق بیتابی رسانیدم ز فیض اضطراب
دل تپیدنها خواص سیلی استاد داشت
صورت او بسکه شب بر پرده های دل نگاشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.