گنجور

 
بیدل دهلوی

این‌زمان یک طالب‌مستی درین میخانه نیست

آنکه‌گرد باده‌گردد جز خط پیمانه نیست

از نشاط‌دل چه می‌پرسی‌که مانند سپند

غیر دود آه حسرت ریشهٔ این دانه نیست

اضطراب دل چو موج ازپیکر ما روشن است

طرهٔ آشفتگی را احتیاج شانه نیست

هرقدر خواهد دلت اسباب حسرت جمع‌کن

چون‌کمان اینجا به‌جز خمیازه‌رخت‌خانه نیست

حسنش از جوش نظرها دارد ایجاد نقاب

دامن فانوس شمعش جزپرپروانه نیست

چون‌گل از دور فریب زندگی غافل مباش

رنگ‌می‌گردد درین‌اینجا ساغر و پیمانه‌نیست

هرچه از چشم بتان افتد غبار عاشق ست

اشک‌گرم شمع جز خاکستر پروانه نیست

بهر نسیان غفلت ذاتی نمی‌خواهد سبب

از برای خواب مخمل حاجت افسانه نیست

بر امید الفت از وحشت دلی خوش می‌کنیم

آشنای ماکسی جز معنی بیگانه نیست

جان پاک از قید تن بیدل ندامت می‌کشد

گنج را جز خاک بر سرکردن از ویرانه نیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
خواجوی کرمانی

شمع ما شمعیست کو منظور هر پروانه نیست

گنج ما گنجیست کو در کنج هر ویرانه نیست

هر کرا سودای لیلی نیست مجنون آنکست

ورنه مجنون را چو نیکو بنگری دیوانه نیست

چشم صورت بین نبیند روی معنی را بخواب

[...]

اهلی شیرازی

نقد گنج کعبه جایش جز دل ویرانه نیست

حلقه بر در گو مزن زاهد که کس در خانه نیست

در حریم کعبه و بتخانه عاشق محرم است

هرکه با عاشق آشنا شد هیچ جا بیگانه نیست

سربسر احوال ما چون کوهکن جان کندن است

[...]

کلیم

حسن اگر در پرده باشد عشق ازو دیوانه نیست

بر چراغ روز بال افشانی پروانه نیست

تا طبیب خستگان عشق چشم مست اوست

ناله بیمار غیر از نعره مستانه نیست

نیست سامانی بغیر از رخنه در ویرانه ام

[...]

صائب تبریزی

سرو مینا را تذروی بهتر از پیمانه نیست

شمع را در بزم دلسوزی به از پروانه نیست

حسن ذاتی فارغ است از صنعت مشاطگان

زلف جوهر دست فرسود نسیم و شانه نیست

مرغ روح اهل مشرب را نمی آرد به دام

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
فیاض لاهیجی

بی‌لب او نشئه‌ای در ساغر و پیمانه نیست

شیشة می را دماغ جلوة مستانه نیست

سیرت معشوق از سیمای عاشق ظاهرست

سرگذشت شمع جز در دفتر پروانه نیست

هر شبم در سینه آشوبی است از پهلوی دل

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه