هرکجا دستت برون از آستینگردیده است
شاخگل از غنچهها دامان چینگردیده است
نیکو بد درساز غفلت رنگ تمییزی نداشت
چشم ما از بازگشتن کفر و دین گردیده است
رفتن از خود سایه را آیینهٔ خورشید کرد
رنگ ما بیدستو پایان اینچنینگردیده است
روزگاری شد که سیل گریه محو قطرگیست
خرمنما از چه آفتخوشهچینگردیده است
گرم جولان هر طرف رفتهست آن برق نگاه
دیده ها چون حلقههای آتشینگردیده است
بر بزرگان از طواف خاکساران ننگ نیست
چرخ با آن سرکشیگرد زمینگردیده است
این املهایی که احرام امیدش بستهای
تا به خود جنبی نگاه واپسینگردیده است
هرکجا از ناتونی عرض جولان دادهایم
سایهٔ ما خال رخسار زمینگردیده است
نارساییهای طاقت انتظار آورد بار
ایبسا جولان که از سستیکمینگردیده است
از قد خم گشته بیدل بر زمین پیچیدهایم
خاکساری خاتم ما را نگین گردیده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی تأملات شاعر در مورد زندگی و شرایط انسانی است. شاعر به زیبایی و رنجهای انسانها اشاره میکند و به تضادهای زندگی میپردازد. او به ناتوانیهای انسان و تأثیرات آن بر سرنوشت و احساسات وی مینگرد. شاعر از وجود غم و گریه در زندگی سخن میگوید و ارتباط آن با عشق و آرزوها را بررسی میکند. همچنین، او به اهمیت humility در برابر بزرگان و خویشتنداری اشاره میکند. در نهایت، شعر به تأثیر شگرف زمان و چالشهایی که فرد در زندگی با آنها مواجه است میپردازد.
هوش مصنوعی: هرجا که دستانت بیرون از آستین رفته، گلهایی شکوفا شدهاند و چین و چروک دامن را زیبا کرده است.
هوش مصنوعی: در غفلت و بیخبری، خوبی و بدی برای ما رنگ و علامتی ندارند. چشمان ما از بازگشت به حقیقت و ایمان، از کفر دور افتادهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که انسان از خود و غرایز منفیاش رهایی مییابد، مانند سایهای که از خود دور شده، به نور و روشنایی میرسد و رنگ و بوی معنوی پیدا میکند. بدون نیاز به دلیل و سرانجام، چنین تغییراتی در وجودش رخ میدهد.
هوش مصنوعی: روزی است که به خاطر مشکلات و غمها، اشکهایمان مانند سیلی جاری شده است و حالا نمیدانیم چرا نعمتها و خوشیهایمان از بین رفته و دچار آسیب شدهاند.
هوش مصنوعی: نگاهها در حال درخشش و تحرک هستند و مانند حلقههای آتشین در اطراف میچرخند. این حرکات و جلوهها نشاندهنده شدید بودن احساسات و جذابیت در فضاست.
هوش مصنوعی: برخی از بزرگان از این که دور خاکساران بچرخند، شرمنده نیستند. زیرا خود جهان، با تمام گرداندنش، به همین شکل حرکت میکند.
هوش مصنوعی: امیدهایی که به آنها دل بستهای، اکنون به حالت ناامیدی و نگاه به گذشته تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: هرجا که به قدرت و ناتوانی خود نمایان شدهایم، اثر ما همچون نشانی بر چهره زمین باقی مانده است.
هوش مصنوعی: انتظار و صبر طولانی، گاهی باعث میشود که ضعفها و ناتوانیها بیشتر خود را نشان دهند. به همین دلیل، ممکن است فرصتی برای رهایی از این مشکلات به وجود بیاید که به خاطر بیتحرکی و سستی در انتظار، از دست برود.
هوش مصنوعی: ما به دلیل عجز و بندگیمان، مانند بیدل و خمیده بر زمین افتادهایم و این حالت به ما زیبایی و ارزش خاصی بخشیده است، مثل اینکه انگشتر ما با نگینی درخشان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واژگونی بسکه با وضعم قرینکردیده است
سرنوشتم نیز چون نقش نگین گردیده است
عمرها شد چون نگاه دیده آیینهام
حیرت دیدار حصن آهنین گردیده است
داشتم چون صبح گیر و دار شور محشری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.