حسنی است بر رخش رقم مشک ناب را
نظاره کن غبار خط آفتاب را
هر جلوه باز شیفتهٔ رنگ دیگر است
آن حسن برق نیست که سوزد نقاب را
مست خیال میکدهٔ نرگس توایم
شور جنون کند قدح ما شراب را
بوی بهار شوق تو را رنگ معجزیست
کآرد به رقص و زمزمه مرغِ کباب را
خاکستر است شعلهام امروز و خوشدلم
یعنی رساندهام به صبوری شتاب را
ما را ز تیغ مرگ مترسان که از ازل
بر موج بستهاند کلاه حباب را
اسباب زندگی همه دام تحیر است
غیر از فریب هیچ نباشد سراب را
کو شور مستیای که درین عبرتانجمن
گرد شکست شیشه کنم ماهتاب را
سیماب را ز آینه پای گریز نیست
دارد تحیرم به قفس اضطراب را
توفان طراز چشم من از پهلوی دل است
سامانِ آبروست ز دریا سحاب را
دانا و میلِ صحبت نادان چه ممکن است
موج گهر به خاک نیامیزد آب را
تا چند رشتهٔ نفس از وهم تافتن
دیگر به پای خویش مپیچ این طناب را
بیدل شکستهرنگی خاصان مقرر است
باشد شکستگی ورق انتخاب را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت میپردازد و احساسات عمیق و پیچیدهای را درباره عشق و زندگی بیان میکند. شاعر با اشاره به زیباییهای ظاهری و باطنی، به نقش عشق در زندگی و تأثیر آن بر روح انسان میپردازد. او با استفاده از تصاویری مانند «رقم مشک ناب» و «بوی بهار» دنیای شگفتانگیز عشق و شوق را به تصویر میکشد. در عین حال، به نقد زندگی و illusions نیز میپردازد و به این نکته میرسد که خیلی از چیزها فقط فریب هستند و حقیقتی در پس آنها وجود ندارد. در نهایت، شاعر به نوعی ناامیدی و شکوه از زندگی اشاره کرده و به عدم تحمل خویش نسبت به محدودیتهای زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: زیبایی او را با نشانههای خاصی که دارد، تماشا کن و زبان کوهی از نور را بر چهرهاش ببین.
هوش مصنوعی: هر نمایی از زیبایی، مجذوب و تحت تأثیر رنگ و جلوههای دیگر است. این زیبایی مانند برقی نیست که بتواند نقاب و پوشش را بسوزاند و از بین ببرد.
هوش مصنوعی: ما در عالم خیال، شبیه به کسی هستیم که در میکده نشسته و به زیباییهای تو، که مانند نرگس میدرخشد، مینگرد. این حالت سرمستی و جنون ما باعث میشود که هر بار که مینوشیم، گویی شراب به ما حیات و نشاط میبخشد.
هوش مصنوعی: بوی بهار مانند جادویی است که حس شوق تو را به وجود میآورد و باعث میشود که پرندههای کبابی برای رقص و خواندن به وجد بیایند.
هوش مصنوعی: امروز احساس میکنم که شعله وجودم تبدیل به خاکستر شده و با این حال خوشحالم، زیرا به مرحلهای از صبوری رسیدهام که دیگر در پی شتاب و عجله نمیباشم.
هوش مصنوعی: ما را از مرگ نترسان، چون از ابتدا تقدیر ما مانند کلاه حباب بر روی موج قرار داده شده است.
هوش مصنوعی: تمام وسایل زندگی انسان او را دچار حیرت و سردرگمی میکند و جز فریب و نیرنگ چیزی واقعی در زندگی یافت نمیشود، مانند سرابی که فقط ظاهری فریبنده دارد.
هوش مصنوعی: کجاست آن شوری که من در این مجلس عبرت انگیز، شیشه را بشکنم و ماهتاب را به نمایش بگذارم؟
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که سیماب (جیوه) هیچ راه فراری از آینه ندارد و نشاندهندهی حالتی گیج و مضطرب است که در قفس احساسات و نگرانیها قرار دارد. این تصویر بیانگر درگیری و عدم توانایی در رهایی از شرایط دشوار و اضطرابآور است.
هوش مصنوعی: چشمان من در دل عشق طوفانی به پا کردهاند و این طوفان به مانند بارانی است که از دریا میبارد و باعث حفظ آبرو و شرافت میشود.
هوش مصنوعی: آگاهی و دانش فرد عاقل باعث نمیشود که او با فرد نادان وارد گفتوگو شود. مانند این است که نمیتوانیم موجهای دریا را به خاک منتقل کنیم، زیرا این دو عالم متفاوت هستند.
هوش مصنوعی: تا کی باید در دام افکار و خیالات خود بپیچیم؟ دیگر به پای خودت این طناب را نپیچان!
هوش مصنوعی: شکستگی و نقصی که در رنگ بیدل وجود دارد، نشاندهنده این است که در انتخاب و تعیین مسیر خاص، آنچه باید مورد نظر باشد، همین نقص است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای بر عقاب کرده تقدم ثواب را
وی بر خطا گزیده طریق صواب را
در مستی ار ز بنده خطایی پدید شد
مست از خطا نگردد واجب عقاب را
گر در گذاری از تو نباشد بسی دریغ
[...]
ساقی کمی قرین قدح کن شراب را
مطرب یکی به زخمه ادب کن رباب را
جام از قیاس آب و می از جنس آتش است
ساقی نثار مرکب آتش کن آب را
بفکن مرا به باده ای و مست و خراب کن
[...]
گر ماه من برافکند از رخ نقاب را
برقع فروهلد به جمال آفتاب را
گویی دو چشم جادوی عابدفریب او
بر چشم من به سحر ببستند خواب را
اول نظر ز دست برفتم عنان عقل
[...]
دیوانه می کنی دل و جان خراب را
مشکن به ناز سلسله مشک ناب را
بی جرم اگر چه ریختن خون بود و بال
تو خون من بریز ز بهر ثواب را
بوی وصال در خور این روزگار نیست
[...]
زان پیش کاتصال بود خاک و آب را
عشق تو خانه ساخته بود این خراب را
مهر رخت ز آب و گل ما شد آشکار
پنهان به گل چگونه کنند آفتاب را؟
تا کفر و دین شود، همه یک روی و یک جهت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.