طوق چون فاخته، شیرازهٔ مشت پر ماست
حلقهٔ دود،کمند کف خاکستر ماست
همچو خاک آینهٔ صورت اُفتادگیام
گرد نقش قدم راهروان جوهر ماست
بسکه چون تیر گذشت از بر ما عیش شباب
محو خمیاز چو آغوش کمان پیکر ماست
شوق غارتزده انجمن دیداریم
هرکجا آینهای خون شده چشم تر ماست
عجز، آیینهٔ واماندگی ما نشود
طایر شوخی رنگیم و شکستن پر ماست
مست شوقیم، درین دشت، ز سرگردانی
گردبادیم و همینگردش سر ساغر ماست
کوتهی نیست، پریشانی ما را چون زلف
سایهٔ طالع آشفته ز مو بر سر ماست
آسمانگرم طواف دل ما میگردد
مرکز دور محیط آب رخ گوهر ماست
از دلیران جنونتاز بساط یاسیم
قطع امید دو عالم برش خنجر ماست
راحت شمع به انداز گداز است اینجا
هرقدر پیکر ما آب شود بستر ماست
ما به یک صفحه ز صد نسخه فراغت داپم
دل آشفته اگر جمع شود دقتر ماست
بسکه داریم درین باغکدورت بیدل
لالهسان آینه زنگارنشین در بر ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دل بی صبر به طوفان بلا رهبر ماست
بال موج خطر از کشتی بی لنگر ماست
بوسه آن لب میگون و لب ما، هیهات
این می لعل، زیاد از دهن ساغر ماست
عشرت روی زمین، قالب بی جانی ازوست
[...]
آه شبگیر علم، ملک سحر کشور ماست
گوهر اشک نگین، داغ جنون افسر ماست
تو که یغما که اگر سلطنت فقر این است
کی نه پرویز نه جمشید گدای در ماست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.