ای جلوهٔ تو سرشکن شان آفتاب
خندیده مطلع تو به دیوان آفتاب
پیغام عجز من ز غرورت شنیدنیست
مکتوب سایه دارم و عنوان آفتاب
در هرکجا نگاه پر افشان روز بود
شوق تو داشت اینهمه سامان آفتاب
شب محو انتظارتو بودم دمید صبح
گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
چون سایه پایمال خس و خار بهتر است
آن سرکه نیستگرم ز احسان آفتاب
از چرخ سفلهکام چه جویمکه این خسیس
هر شب نهانکند به بغل نان آفتاب
همت به جهد شبنم ما نازمیکند
بستیم اشک خویش به مژگان آفتاب
ای لعل یار ضبط تبسم مروت است
تا نشکنی به خنده نمکدان آفتاب
چون ماه نو ز شهرت رسواییام مپرس
چاکی کشیدهام زگریبان آفتاب
بیدل به حسن مطلع نازش چسان رسیم
ما راکه ذره ساخته حیران آفتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جلوه خاص خورشید و تأثیر آن بر دل و جان شاعر اشاره میکند. شاعر از عشق و انتظارش برای معشوق میگوید و احساس عجز خود را در برابر عظمت او بیان میکند. او به تأثیر وجود معشوق بر زندگی و احساسات خود پرداخته و تشبیههای زیبا را به کار میبرد. همچنین از رنج و انتظار و شور و شوقی که در پی دیدار محبوب دارد سخن میگوید و به مقایسه او با خورشید میپردازد. در نهایت، شاعر به حسرت و دلتنگیاش در دوری از یار میافزاید و بر ناتوانی خود در دستیابی به او تأکید میکند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال تو که نور و زیباییات مانند آفتاب است و درخشش چهرهات باعث میشود تا دیگران از زیبایی تو شگفتزده شوند. هرگاه که تو ظاهر میشوی، آفتاب هم به محفل تو میآید و از درخشش تو بهرهمند میشود.
هوش مصنوعی: پیام ناتوانی من به تو قابل شنیدن است. من نوشتهای دارم که در آن سایهای قرار دارد و عنوانش آفتاب است.
هوش مصنوعی: در هر مکانی که نور خورشید میتابد و روز وجود دارد، اشتیاق تو باعث شده که این همه زیبایی و نظم در زندگی نمایان شود.
هوش مصنوعی: در شب به یاد تو بودم و در انتظار بودم. وقتی صبح شد، به خاطر چهرهات، نور آفتاب را قربانی کردم.
هوش مصنوعی: هرچند که ممکن است سایهای که زیر پای ما قرار دارد، بیاهمیت و بیارزش به نظر برسد، اما در مقایسه با بدیهایی مانند خس و خار، بهتر است. به عبارتی دیگر، دریافت محبت و گرمای آفتاب از دست کسی، هرچند ناچیز باشد، ارزش بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: از زندگی پست و بیرحم چه انتظاری میتوان داشت که این آدم حقیر هر شب نان روز خود را در زیر پناهی پنهان میکند.
هوش مصنوعی: انگیزه و تلاش من همچون شبنم زیبا و دلانگیز است. اشکهای خود را به مژگان آفتاب وابسته کردهام.
هوش مصنوعی: ای لعل زیبا، لبخند تو نشاندهندهی جوانمردی و دیانت توست، اما اگر لبخندت را به خنده بدل کنی، گویی زیباییات را خراب کردهای. جسارت و لطافت باید همچنان حفظ شود، تا زیباییات درخشان باقی بماند.
هوش مصنوعی: از زمانی که ستم و بدنامی به سراغم آمده، دیگر از من نپرس. من در این شرایط، مانند کسی هستم که پیراهن آفتاب را پاره کردهام.
هوش مصنوعی: بیدل، در اینجا به زیبایی و ظرافت خیرهکنندهای که در صورت طرفدارش وجود دارد، اشاره میکند. او به شکلی پرسش میکند که چگونه میتوان به چنین زیبایی دست پیدا کرد، در حالی که خود را به اندازهای کوچک و ناچیز میبیند که مانند ذرهای است که در برابر تابش آفتاب حیران و سرگردان میماند. این توصیف به نوعی نشاندهنده عظمت زیبایی و ناتوانی خود از درک یا دستیابی به آن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای چیده نقش پای تو دکان آفتاب
در سایهٔ تو ریخته سامان آفتاب
از طلعت نقاب طلسم بهار صبح
در جلوهٔ تو آینهها کان آفتاب
سروقدتومصرع موزونی چمن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.