گنجور

 
بیدل دهلوی

بی‌سراغی نیست ‌گرد هستی وحشت ‌کمین

نقش پای جلوه‌ای داریم در خط جبین

بندگی ننگ‌ کجی از طینت ما می‌برد

می تراود راستی در سجده از نقش نگین

وضع نخوت خاکیان را صرفهٔ آرام نیست

گردباد آشفتگی می‌چیند از چین جبین

جلوهٔ اسباب منظور تغافل خوشتر است

سخت مکروه‌ست دنیا چشم اگر داری ببین

اهل دنیا در تلاش غارت یکدیگرند

خانهٔ شطرنج را همسایه نگذارد کمین

اعتبارات غرور و عجز ما پیداست چیست

از نفس یک پیرهن بالیده‌تر آه حزین

خاکساری طینت‌ گل ‌کردن تشویش نیست

گر قیامت خیزد از جا بر نمی‌خیزد زمین

از حلاوتهای دنیا سوختن خرمن ‌کنید

کو حصول شمع‌،‌ گیرم موم دارد انگبین

زندگانی دامگاه اینقدر تزویر نیست

از شمار سبحهٔ زاهد عرق ریز است دین

وضع خاموشی محیط عافیت موج است و بس

از حباب اینجا نفس دارد حصاری آهنین

دوری اصل اینقدر کلفت سراغ نیستی است

کرد آتش را وداع سنگ خاکستر نشین

بیدل امشب در هوای دامنش‌گل می‌کند

همچو شاخ‌ گل مرا صد پنجه از یک آستین

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کسایی

فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین

فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین

فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست

فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین

فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا

[...]

فرخی سیستانی

ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین

نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین

کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه

چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین

سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی

[...]

منوچهری

حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین

داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین

شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفت‌جفت

ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین

حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست

[...]

قطران تبریزی

گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین

بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین

بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان

کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین

ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند

[...]

مسعود سعد سلمان

آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین

کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین

آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا

آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین

چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه