بیسراغی نیست گرد هستی وحشت کمین
نقش پای جلوهای داریم در خط جبین
بندگی ننگ کجی از طینت ما میبرد
می تراود راستی در سجده از نقش نگین
وضع نخوت خاکیان را صرفهٔ آرام نیست
گردباد آشفتگی میچیند از چین جبین
جلوهٔ اسباب منظور تغافل خوشتر است
سخت مکروهست دنیا چشم اگر داری ببین
اهل دنیا در تلاش غارت یکدیگرند
خانهٔ شطرنج را همسایه نگذارد کمین
اعتبارات غرور و عجز ما پیداست چیست
از نفس یک پیرهن بالیدهتر آه حزین
خاکساری طینت گل کردن تشویش نیست
گر قیامت خیزد از جا بر نمیخیزد زمین
از حلاوتهای دنیا سوختن خرمن کنید
کو حصول شمع، گیرم موم دارد انگبین
زندگانی دامگاه اینقدر تزویر نیست
از شمار سبحهٔ زاهد عرق ریز است دین
وضع خاموشی محیط عافیت موج است و بس
از حباب اینجا نفس دارد حصاری آهنین
دوری اصل اینقدر کلفت سراغ نیستی است
کرد آتش را وداع سنگ خاکستر نشین
بیدل امشب در هوای دامنشگل میکند
همچو شاخ گل مرا صد پنجه از یک آستین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی وضعیت انسان و جهان میپردازد و بیان میکند که در میان گرد و غبار هستی و حالت وحشت، نقش انسان و ذات او تقدیر میشود. شاعر به نقصهای انسانی و کجرویها اشاره میکند و به نیاز به راستی و صداقت در عبادت تأکید دارد. او نگران ترفندهای دنیا و غارتگری انسانها از یکدیگر است و میگوید که دنیا با وجود ظاهری زیبا، در حقیقت خالی از حقیقت است. در نهایت، به عدم ثبات و فریبندگی زندگی اشاره میشود و از انسان میخواهد که هوشیار باشد و از تزویر و نیرنگ دوری کند. شاعر در پایان، امید به زیبایی و حیات دوباره را در دل خود حفظ میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی به وجود و تأثیر انسان بر جهان هستی اشاره شده است. وجود انسان به رغم بیسراغی و غیابی که دارد، همچنان در جستجوی زیباییها و جلوهها است. این تجربه، مانند تصویری بر پیشانی زندگی نقش میبندد و نشاندهنده آثار وجود ما در این جهان است.
هوش مصنوعی: ما به دلیل ذات و طبیعت خود، از بندگی و خضوع کنارهگیری میکنیم، اما در عین حال، حقیقت و صداقت در لحظات سجده و عبودیت به وضوح نمایان میشود.
هوش مصنوعی: وضعیت خودپسندی و تجملگرایی انسانها به سادگی قابل تحمل نیست، زیرا طوفانهای ناگهانی از نشانههای ظاهری آنها پرده برمیدارد.
هوش مصنوعی: ظاهر وسایل دنیا برای غفلت از مسائل اصلی خوشایندتر است. اما اگر چشمی برای دیدن حقیقت داشته باشی، دنیای فریبنده بسیار ناخوشایند و ناپسند است.
هوش مصنوعی: مردم دنیا در تلاشاند که یکدیگر را به زور و فریب بربایند، حتی در بازی شطرنج، همسایه هم اجازه نمیدهد که به آسودگی کسی کمین کند.
هوش مصنوعی: غرور و ناتوانی ما به وضوح مشخص است. چه چیز از نفس یک پیرهن، با همه زیبایی و ظاهری که دارد، بالاتر است به جز اندوه و ناامیدی؟
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این دارد که انسانی که از خاک و گل ساخته شده، در برابر مشکلات و نگرانیها بیخیال و بیتفاوت است. اگرچه ممکن است روزی قیامتی و یا تغییری بزرگ در دنیا رخ دهد، زمین و موجوداتش همچنان به حال خود ادامه میدهند و از جای خود تکان نمیخورند. این نشاندهنده ثبات و پایداری در برابر آشفتگیهای زندگی است.
هوش مصنوعی: از لذتهای دنیا باید به گونهای استفاده کرد که به بیداری و روشنی مرتبط شود، هرچند که ممکن است ظاهراً شیرین و وسوسهانگیز باشد.
هوش مصنوعی: زندگی اینگونه نیست که در آن فقط ظاهر و تظاهر مهم باشد، بلکه از تعداد دانههای تسبیح زاهد، همواره احساسات واقعی و عرق ریختن برای دین و ایمان اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: محیط آرام و ساکن، نشانهای از امنیت و سلامت است و تنها به خاطر حبابهای ظاهری است. در واقع، پشت این آرامش، یک حفاظ محکم و آهنین وجود دارد که از ما محافظت میکند.
هوش مصنوعی: دوری سبب میشود که آدمی به سختی و مشکلات مواجه شود. این دوری مانند آتش سوزانی است که باید با آن وداع کرد، و در نهایت تنها خاکستر و نشانههایی از وجودش باقی میماند.
هوش مصنوعی: بیدل امشب در فضایی که دامنش را به دست دارد، شبیه به شاخۀ گلی میروید و از یک آستین او، صد پنجه بیرون آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
[...]
ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه
چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
[...]
حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین
داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین
شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفتجفت
ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین
حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست
[...]
گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین
بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین
بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان
کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین
ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند
[...]
آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین
کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین
آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا
آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین
چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.